خسته شدم واقعا دیگه نمیکشم
شب خواب ندارم
روز ارامش ندارم
با هزار بدبختی عوضش کردم اومدم برم بیرون دیرم شده بود دوباره دستشویی کرد
کفش و جورابشو دراورد
موهاشو خراب کرد
دوباره درست کردم همه رو
دوباره خراب کرد
خونه رو داغون کرده منم خستم خوابم میاد
یعنی واقعا دارم خل میشم
ولی من دلم بچه میخواد🥺
چرا خودتو بکشی بابای بچه رو بکش خلاص
من دخترم هفت سالشه مثلا یونیفرمش رو میپوشم تا کوچه میریم میگه اذیتم بریم لباس زیرش رو عوض کنیم اینقدر خون به جیگرم میکنه که نگو
پوشک میشه؟
کاش منم بچه داشتم
انقد اذیتم میکرد🥲
اگر میتونی بعضی روزا به یکی بسپار(مادر بزرگ خاله عمه)یا اگر تواناییشو دارید حداقل هفته ای سه روز پرستار بگیر یکم بتونی استراحت کنی
پس پدرش چیکار میکنه 😐😐
پس جای من باشی چیکار میکنی بچه اولم شش ماهه دنیا اومد همش تو بیمارستان انقد رو صندلی‌های خشک نشستم که پاهام ورم و عفونت کرد بچم تا هشت ماهگی کل شب بیدار بود حتی یه ثانیه نمیخوابیدم که همیشه مریض بودم پسر دومیم ازونم بدتر تا الآنم که هفت سالشه فقط جیغ می‌کشه که همه فامیل میگن خونه ما نیاین دیگه به شددددت خرابکار که هیچی سالم ندارم دوبار از اعصاب خراب و حرص و جوش کارم به عمل کشیده سر درساشکه دیگه نگم تا الان سه بار انقد خونمو به مغز سرم رسوندن که دفترشو پاره کردم گفتم فقط تو رو خدا برو اونور همیشه فک میکنی بچه خودت شیطونه میبینی نه بابا ازون شیطونترم زیاده
من دوتا شیر به شیر دارم فقط بهم میپرن
اعصابم داغونه فقط حرص میخورم
