2777
2789

از طرف مدرسه رفته بودیم مشهد بعد یه زنه اومد کوپه ما سخنرانی کنه منو دوستامم رفتیم رو تخت آخر.  از حوصلمون خارج بود اون بالا به صورت نشسته چرت میزدیم و من داشتم در حین اینکه پایینو میدیدم چرت میزدم که یهو عینکم از اون بالا از روی صورتم پرت شد رو سر خانمه و فهمید داره الکی سخنرانی میکنه بلند شد رفت😂

|•یاسمنم•| |•پیوسته در تاریخ ساعتی فرا می‌رسد که در آن، آنکه جرئت کند و بگوید دو دوتا چهارتا می‌شود، مجازاتش مرگ است•| |•به تو چه کَس چه کند هرچه کند کَس به تو چه•| |•از دور ریختن قواعدی که به من تلقین شده بود، آرامش مخصوصی در خودم حس می‌کردم•| 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اینو چند بار تعریف کردم😁

قرار بود برای پسر عموم یه فایلیو با بلوتوث بفرستم 

بلوتوثامونو روشن کردیم

رو گوشی من اومد لطفا جفت سازی کنید

به پسر عموم گفتم میگه باید جفت گیری کنیم🫠

2799

وای دیشب 🤦🏻‍♀️

تو آشپز خونه بودم جلوی گاز وایساده بودم همسرم اومد یکی محکم زد پشتم جیغ کشیدم برگشتم دیدم مادر شوهرم جلوی در وایساده نون آورده بود برامون آاااب شدم ینی طفلک نونو گذاشت رو اپن گفت خدافظ میخواست بره توی در بخوره وقتی رفت منو همسرم منفجر شدیم🤦🏻‍♀️همسرم دیگه روش نمیشه مامانشو نگاه کنه

با لبات فاتحه هر غمی رو میخونم من به آرامش وحشی چشمات مدیونم....یه پناهنده ترسیده تنهام اما پشت مرز تن تو تا به ابد میمونم...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792