بچه ها دیشب رفتم عین سگ زدمش
شوهر عوضیمم اومده بود ما همدیگه رو گرفته بودیم وسط دعوا اومد منو کشید ی دونه زد تو گوشم گف بس کن دیگه
اما ب حدی خواهرشو زدم ک دیگه جون نداشت ابروشم بردم دیشب انقد سرم درد میکرد نتونستم بیام
رفته شکایت سگ بدبخت شوهر عوضیمم منو مقصد میدونه
ولی آی دلم خنک شد خودمم خوردما اما دهنشو سرویس کردم تو ساختمون ابرو نزاشتم براش عین سگ زدمش