دیشب بابام اومد گف باید با پسر عموت ازدواج کنی😭💔
تو تاپیک قبلمم گفتم🥲💔
اون زن داره و بخاطر اینکه زنش نمیتونه بچه دار شه اومده خاستگاری من 🥲😭💔
زنش وقتی فهمیده میخاد بیاد خاستگاریم قهر کرده ولی میگن که آشتی میکنه😭💔
من ۱۸ سالمه و اون ۲۸🥲😭💔
امشب اومدن واسه خاستگاری😭💔
هر چقد به بابام گفتم که نمیخام ازدواج کنم گفت غلط کردی😭💔
امشب وقتی پسرعموم اومد حرف بزنیم گفتم توروخدا بیخیال من شو نزار از اینی که هستم بدبخت تر شم😭💔
گف غلط کردی باید از خداتم باشه که با من ازدواج میکنی😭😭💔بعدشم گف حق نداری دیگه درس بخونی اگه یه بار دیگه اینجوری رفتار کنی حتی گوشیو ازت میگیرم😭💔
قرار گزاشتن دوشنبه عقد کنیم بدون هیچ مراسمی هم بعد عقد برم خونه اون😭😭💔
اگه باهاش ازدواج کنم باید تو یه اتاق از خونه اون و زنش باشم و از اون اتاق نرم بیرون😭💔
خیلی حالم بده کاش بمیرم😭😭😭😭💔
ببخشید طولانی شد 😭😭💔