با این ترس چیکار میکنید؟چجوری ارامش پیدا میکنید؟
منظورم از ترس خدایی نکرده فوتشون هست
حاضرم خودم قبلش بمیرم ولی مرگشونو نبینم .
چقد میشینم شبا گریه میکنم
کوچیکتر بودم آره
الآن نه ولی قلبم میگیره دیگه ترس نیست دل تنگی میشه
زندگی پس از زندگی رو که دیدم یقین پیدا کردم و منطقی برخورد میکنم
همیشه😔
این درد نمیزاره زندگی کنم
ترسشو داشتم توی کل زندگیم تا از دست دادمشون. الان هم کنار اومدم و عادی شده. انگار هیچوقت همچین کسانی توی زندگیم نبودن.
همینه زندگی دیگه. خودتو با این فکرا اذیت نکن. هر اتفاقی چه خوب چه بد به وقتش میفته و مهم نیست واسش آماده باشی یا نه🌷
قدیما داشتم خصوصا راجب ب پدرم، متاسفانه فوت کردن و من دووم آوردم الان این ترس رو راجب ب بقیه ندارم
من قبلا ترس از دست دادن پدر مادرمو داشتم بچه بودم
الان ترس از دست دادن نامزدمو دارم
گاهی میبینمش بغلش میکنم اروم گریه میکنم همش از تصور اینکه دیگه نباشه دیوونه میشم
من خیلی از این موضوع اذیت میشم بعضی وقتا ب خودم میام میبینم صورتم خیس خیسه و بعدش تا آخر روز اعصابم داغونه اکثرا قرص میخورم تا آروم شم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
14 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز