جنین های حاصله
دو روز بعد نتیجه عمل مشخص شد . متاسفانه خیلی از جنین های احتمالی رو از دست دادیم . مشاور بیمارستان توضیح داد که از سی تخمک بدست آمده 8 تا ضعیف بودند ، از 22 تا تخمک باقی مونده ، 12 تا از جنین های تشکیل شده به خاطر کیفیت ضعیف (ا.س.پ.ر.م) از بین رفتند و فقط 10 تا جنین مونده که اونا رو هم فریز کردند هزینه فریز هم شد 700 هزار تومان. مجددا اونجا ازشون درخواست کردم که انتقال رو انجام بدن که گفتند :خانم شما هایپر شدی. خطرناکه . طبق چیزی که دکتر گفته برو سه ماه دیگه . از لحاظ جسمی هم خدا رو شکر مشکلی نداشتم . ولی از لحاظ روحی کاملا بهم ریخته بودم
روزهای انتظار 3
الان در روزهای انتظار به سر میبرم . شدم شبیه مادری که از جگر گوشه هاش دور افتاده . نمی دونم شاید خنده دار باشه احساسی به چیزی که ندیدی داشته باشی اما من واقعا دلتنگم . راه میرم ، میخندم ، حرف میزنم ، کار میکنم در یک کلمه شاید عادی به نظر میرسم ولی تمام فکرم مشغوله . مشغول اول شهریوری که باید برم و خودم رو به خدا بسپرم و حتی شده برای چند روز مادر بشم . التماس دعای فراوان در این روزهای پر برکت و در ماه مهمانی خدا از همگی دارم
اگر شما هم تجربه ای دارید از روند اینکار بیان کنید . شاید روزی یکی مثل خودمون در لابلای صفحات وب دنبال راهکاری یا مطلبی برای آرامش فکرش بگرده .این راه هزینه های زیادی داره . هزینه های مالی یک طرف ، هزینه روحی و روانیش یک طرف. شاید نتونیم در تامین هزینه های مالی به هم کمک کنیم ولی با راهنمایی و ثبت اطلاعات و حتی خاطراتمون شاید بتونیم التیام بخش اون قسمت از هزینه های روحی باشیم . در ضمن اگر کسی انتقال انجام داده لطفا در مورد نحوه انتقال هم توضیح بده . اینکه انتقال مثل iui و یا مثل معاینه میمونه رو خودم میدونم . حس انتقال رو میخوام بدونم چه شکلیه ؟؟؟
ادامه پست بنا به زمان انجام به ترتیب در صفحات 11 و 12