اسی من قلب درد گرفتم
التماست میکنم بگو چیکار کردی
کاش شماره اون خاک بر سرو بدی من زنگ بزن فوش بدم وااااییییی
یه خانومی بچه معلول داشت دور از جون دختر شما
معلم داخل مهد موهای پسر رو کشیده بود
پسر به مامانش میگه مامان زنگ معلم میزنه معلم میگه بچه ی تو توهمی هست خانوم بیچاره گریه میکنه میگه بچه من معلولیت دارع اما توهمی نیست خلاصه
باورت میشه چند روز بعد معلم زنگ میزنه میگه به پسرت بگو حلالم کنه
پسر هم نمیبخشه به نظرم
معلمه گفته بوده اتفاقات بدی دارع برام میفته بگو حلالم کن