خواهر از بی شوهری بمیری بهتره تا شوهره به خاک سیاه بشونت
آره با خودش داشتم از این میترسم ک همینطوری ک الان داره میزنع زیرش پیش همه بگه و اونا فکرای دیگه ای راجبم کنن شهر کوچیکه همه هم منتظر حرف زدن
البته اینم بگم اینا مال شهر ما نیستن از ی شهر نزدیک دیگه اومدن وقتی مامانش خیانت کرده ب پدرش و پدرش حین خیانت جنسی مچ زنش گرفته مجبور شدن بیان اینجا ابروشون اونجا رفته
انشاءالله که به حق امام حسین خدا کمکت کنه و تصمیم درست رو بگیری و نجات پیدا کنی توکلت بخدا باشه.
چون دو سال و نیم هر شب و روز کنارش بودم کلی تفریح و گردش و خاطره خیلی وابستشم تازه دور کارای عروسی بودیم ک این اتفاقا افتاد
دو روزه خونه بابام انگار احساس غریبی میکنم انگار راحت نیستم همش گریه میکنم افسرده شدم سخته بنظرتون چقدر طول می‌کشه فراموشش کنم
تو جدا نمیشی
وقتی اون همه مشکل دیدی و عقد کردی،الان که چیزی نیست!
دیگه حتی حرمتی بینتون نیست با زشت ترین کلمات با هم حرف میزنین،از نوع چت هم مشخصه واسه بار اول نیست و واسه هردوتون این ادبیات عادیه.
چند روز دیگه دوباره خودت میری طرفش
ازدواج میکنین
به همین روند ادامه میدی
و بعد از بچه دار شدن میگی من چکار کنم؟ اونموقع ۱۶ سالم بود اشتباه کردم،۱۸ سالم شد دوباره اشتباه کردم و ادامه دادم، الان که چندسال گذشته و بچه دارم دیگه نمیتونم برم خونه پدرم چکار کنم؟؟؟؟؟؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز