2777
2789

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

2803
😐😐یا بنی هاشم به چی هم فک میکنی دغدغه ام شو الان

از دسته فکرای ساعت سه شب به بعد که هیچ جوابی واسشون نیست😂🥲

روزای تیره شبای تارو..خیلی وقته فهمیدم کسی نیس اون بالا..خدایی نداره هوای ما رو:)🥀🖤🕊️
2804
چجوری؟؟؟؟  


من توی ۱۱ سالگی به طرز عجیبی این فوبیا رو پیدا کردم.

تا ۲۱ سالگی اسم آمپول میومد تمام بدنم سست میشد.

حتی نمیتونستم آمپول زدن یه کسی دیگه رو هم ببینم

یه بار سرماخوردم انقدر حالم بد بود و نرفته بودم دکتر که سطح هوشیاریم اومد پایین و نیمه بیهوش شدم و تا مرز تشنج و فلج شدن رفتم.

خیلی مقاله خوندم راحع به این ترس ولی همشون میگفتن راهش رو به رو شدن با ترس هست.

آخه مگه میشد کسی که از آمپول میترسه، بره آمپول بزنه.

تا اینکه یه بار من و دستم سرما خوردیم؛  چون خوابگاهی بودم، مگبور شدم برم دکتر برامون آمپول نوشت.م

به دوستم گفتم: من میرم داروهارپ می گیرم(می خواستم اگه آمپول داده بود بندازم ببیرون.

وقتی داروها رو دیدم چشمم به آمپول که افتاد یه هو دلم ریخت ولی وجدانم اجازه نمی داد برا خودمو بندازم دور برا دوستمو نندازم.

رفتم تو مطب یه هو سریع آمپول رو درآوردم دادم به پرستار(میخواستم خودمو تو عمل انجام شده قرار بدم).

و رفتم رو تخت دراز کشیدم، ضربان قلبم تند شده بود ولی تا اومدم به خپدم بیام دیدم آمپولو زده و‌من هیچی حس نکردم‌

و از اون به بعد آمپول زدن برام عین آب خوردنه‌

و موقع تزریق سعی میکنم به آمپول فکر نکنم و کلا چشمم به آمپول آماده شده نیفته.

من مسلمانم، اما فرزند کوروش ام،ایران سرزمین مادری ام، من یگانه پرستم و آزادی را حق همه میدانم🌱                    به تاریخ کشورم، به تخت جمشید(پارسه) می بالم🌱          به حافظ، به سعدی، به فردوسی، به مولانای جان🌱            به پروین و نیما، به سایه، به صائب، به شاعران ایران🌱      هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند مرا از «قرآن»، «گلستان سعدی»، «مثنوی و معنوی»، «دیوان حافظ»، «شاهنامه» «داستان های هزار و یک شب» و شعر فارسی جدا کند .         
چه جوری درمان کردی؟

نوشتم

من مسلمانم، اما فرزند کوروش ام،ایران سرزمین مادری ام، من یگانه پرستم و آزادی را حق همه میدانم🌱                    به تاریخ کشورم، به تخت جمشید(پارسه) می بالم🌱          به حافظ، به سعدی، به فردوسی، به مولانای جان🌱            به پروین و نیما، به سایه، به صائب، به شاعران ایران🌱      هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند مرا از «قرآن»، «گلستان سعدی»، «مثنوی و معنوی»، «دیوان حافظ»، «شاهنامه» «داستان های هزار و یک شب» و شعر فارسی جدا کند .         
2805
منم همینطور 

شما چه طور درمان کردید؟!

من مسلمانم، اما فرزند کوروش ام،ایران سرزمین مادری ام، من یگانه پرستم و آزادی را حق همه میدانم🌱                    به تاریخ کشورم، به تخت جمشید(پارسه) می بالم🌱          به حافظ، به سعدی، به فردوسی، به مولانای جان🌱            به پروین و نیما، به سایه، به صائب، به شاعران ایران🌱      هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند مرا از «قرآن»، «گلستان سعدی»، «مثنوی و معنوی»، «دیوان حافظ»، «شاهنامه» «داستان های هزار و یک شب» و شعر فارسی جدا کند .         
2801
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز