من الان ماهای اولمه درواقع ۸ هفتمه شوهرم خیلی هوامو داره مخصوصا که استراحتم عید دیدنی هیچ جا نرفتیم موند پیشم که حوصلم سرنره کل کارای عیدو کرد از وقتیم اینطوری شدم از خونه ی مادرشوهرم و مامانم غذا میاره خودشم ظرفارو میشوره از جهت خوردوخوراکم هیچی کم نمیذاره اما اصلا هیچ حسی به بچه نداره چن بار به زور دستشو گذاشتم رو شکمم سریع میکشه هرسری میخوام درمورد بچه حرف بزنم میپیچونه ازش پرسیدم چرا گفت تو اینطوری فک میکنی اینطوری که میگی نیس
یعنی حسی به بچه نداره؟یا دوسش نداره؟
همه ی مردا اینطورین؟ گاهی وقتا فک میکنم شاید میترسه
اره مترسه شوهرمنم همین بود نمی ذاشت خودم دست بزنم میگفت دست نزن
اره شوهر من انقدر حساس شده بود که بیرون رو زمین میشنست زیزم یه چی میزاشت نرم بشه منم به زور دستش رو میبردم رو شکمم تا تکون هاشو نگاه کنه زود دستشو می کشید ولی ایندفعه باردار بشم اصلااین کارو نمیکنم میترسم باز از دستش بدیم و شوهرم این بار نابود میشه
میشه برام دعا کنی منم بچه سالم داشته باشم
عزیزم دلم به حق این ماه عزیز خدا هرچه زودتر دامنتو سبز میکنه و سالم بغلش میگیری انشاءالله
شوهر منم اینطوریه اصلا دوس نداره رو تخت بخوابه رو زمین میخوابیم جاشو چهارمتر اونورتر پهن میکنه میگه میترسم بخورم بهت چیزیت شه
[QUOTE=332853409]واقعا سخته منم یه شب رفتیم خرید زیاد پله بالا پایین کردم بعد اومدم شبش اناناس خوردم نگو اناناس باعث ...[/QUOTدیگه تموم شد انشاالله به سلامتی به پایان برسونی این راه رو
