نزدیکچندماهه جدا شدم قبلشم یکسال خونه ی مادرم بودم
همش پیام میده راحت شدیا نه شامدرست میکنینه نهار
منم نیستم بهت غر بزنم حسابی داره خوش میگذره و ازاین حرفا
هی میگه همینو میخواستی که بمونی پیش مامانت هی دل بدین قلوه بگیرین
منم بدبخت و تنها شم
اینم بگم من کل مهریه امروبخشیدم و توافقیجدا شدیم بااینکه میتونستم بگیرم چون خونه و مغازه و اینا داشت ولیمن بخشیدم چون دلم واقعا سوخت خیلی براشون زحمت کشیده بود
منم همش در جوابش میگم تو همه چی داری میتونی بهتر ازمن بگیری و اگردوسم داشتی نمیومدی روز محضر طلاق بدی
خلاصه همش پیام میده سطح انرژیمو میاره پایین
بچه نداریم
من۳۴ اونم ۳۷سالشه
میگه هیچکس نمیتونه منومثلتودوست داشته باشه ازهمه بدم میاد