ما تا یه هفته بعد از عروسی انقدر گرفتار بودیم که حتی شب رفاف هم نداشتیم همش یا مامانم دعوتمون میکرد یا‌مهمونا میومدن خونه مامانم میگفتن بیایید ما هم میرفتیم نصف شب میومدیم خسته و گوفته نا نداشتیم کاری کنیم بعدشم تصمیم گرفتیم انجامش بدبم من میترسیدم اخرش رفتیم ماه عسل بلغارستان اونجا همه چی اروم بود و کاملا ریلکس بودم از نظر روحی بالاخره انجامش دادیم بعد از یه مااااه.الان که فکر میکنم میبینم شوهرم صبرش خوب بوده ها😅😅😅😅
ما تیر 91 عقد کردیم و آخرهای شهریور 92عروسی کردیم اوایل مهر ماه عسل رفتیم کیش ، خیلی خیلی خوش گذشت، ما بعد دو هفته بعدازعروسی رفتیم ماه عسل که خستگی عروسی و کارهای قبلش از تن مون رفته بود که باعث شد سه روزی که کیش بودیم بهمون خوش بگذره
من سفر اول برای خرید جهاز رفتم میشین..البته 2 روز اونجا بودم ک بهش نمیشه گفت ماه عسل ولی بعد از چند ماه رفتیم شیراز خیلی خیلی خوش گذشت
ما دوسال عقد بودیم و مسافرت زیاد رفتیم اما ماه عسل رفتیم شهرستان نور.مازندران با اتوبوس اخه ماشین نداشتیم خوش گذشت ولی نه در حد تیم ملی
خوش به حالتون چقدر به شما خوش گذشته شوهرم تا قرون اخر پولاشو خرج کرده بود صد تومانى که شاباش به من داده بودم باباشینا برداشته بودن صد تومانو از باباش گرفت با اتوبوس رفتیم شمال راه بسته بود اتوبوس وسط راه نگه داشت مجبور شدیم دوباره کرایه تاکسى بدیم جاده چالوس بسته بود مجبور شدیم نفرى ٣٠ تومان کرایه بدیم که فقط برامون ٤٠ تومان موند شب رسیدیم یدونه از این موسسه سازمانیا که ویلاى لب دریا دارن مجانى بود جامون پدر شوهرم با فامیلشون هماهنگ کرده بود ٣ روز اونجا زندانى بودیم چون پول نداشتیم اژانس بگیریم بریم شمالو بگردیم هر وقت به ماه عسلمون فکر مى کنم تهوع مى گیرم
تو دوران عقد با شوهرم دوتایی رفتیم شمال. خیلی خیلی خوش گذشت. انگار از عمرمون کم نشد تو اون روزا...
اولین مسافرت با خانوادشون بود اما دومی دوتایی سفر ب اصفهان بود😍😍😍فوق العاده خوش گذشت و عالی بود اما حیف ک همش 4روز بود😁
اولین سفرمون با خانواده شوهرم رفتیم خیلى بهم خوش گذشت چون خیلى خوبن بعدش دوتایى رفتیم اصفهان خیلى دوست داشتم که خانواده شوهرمم باشن ولى نیومدن البته ما قبل ازدواجمون خیلى مسافرت رفته بودیم ترکیه و شمال و مشهدو...
ما یه مشهد یه روزه رفتیم و بعد استانبول . خیلی خوب بود واقعا
ما می خواستیم بریم دبی. اما ۲هفته بعد از عروسی مون صاحب خونه احمق مون گفت می خوام واحد رو بفروشم. دنبال خونه گشتیم. یکم هم باید پول جور می کردیم. اسباب کشی و... انقد م مرخصی گرفته بودم خودم و همسر که نشد چند ماه بعد رفتیم دبی عالی بود
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز