زمانیکه مادر و پدرهای جدید می خواهند نوزاد را برای اولین بار به حمام ببرند شور و حال خاصی دارند. ترس از اینکه مبادا نوزاد سرما بخورد یا نتوانند او را در حمام کنترل کنند از مسائلی است که والدین را دچار اضطراب می کند. تجربه شما از اولین حمام نوزاد چیست؟ با کاربران نی نی سایت به اشتراک بگذارید
منکه تا 40 روز مامانم و خواهرم زحمت حمام بردن مهراد رو کشیدن بعدم تا الان که 6 ماه و نیمشه با همسرم دوتایی حمومش میکنیم هنوز جرات نکردم تنها حموم ببرمش
اولین بار وقتی پسرم سه ماهه بود با کمک همسرم بردمش حموم اضطراب داشتم ولی خوب تجربه شیرینی بود دیگه ترسم ریخت و بعد از اون خودم میبردمش حموم حدود شش ماهش که شد میشستم و بعد میذاشتم داخل روروئک دیگه به نیروی کمکی هم نیاز نداشتم الان هم پسرم عاشق حموم و آب بازی هست به زور باید درش بیارم
عشق کوچولوی من اب رو خیلی دوست داره اما من جرات حمام بردنش رو نداشتم,تا دوماهگی مادر شوهرم می اومد حمام اش میکرد بعد از اون دیدیم اینطوری که نمیشه منتظر باشیم تا کسی از راه برسه ببرش حمام پس تصمیم گرفتیم باهم ببریم,دوبار با همسرم بردیمش و منم ترسم ریخت الان که تازه رفته چهار ماهگی خودم میشورمش,اولین بار همین چند روز پیش بود که خیلی هم لذت بخش بود.
من از ده. روزگی پسرم رو خودم حموم کردم، دفعه اول با پدرش بردیم، اما چون کوچک بود از روی پای همسرم سر میخورد، دفعه بعد یه تکه یولونیت رو زمین گذاشتم و روش حوله انداختم، یه تشت پر آب ولرم آماده کردم و پسرم رو روی زمین خوابوندم و شستم، خیلی راحت تر بود، تا چهار ماهگی اینجوری حمومش کردم.
من از پانزده روزگی خودم دخترم رو حمام بردم البته با کمک باباش.شوهرم محکم نگهش میداره و من آروم آروم میشورمش و بدن لطیفشو لیف میکشم.خداروشکر عاشق آبه و اصلا گریه نمیکنه ولی هنوز جرات نکردم تنهایی حمومش کنم که اونم باشه وقتی تونست بشینه انشالله
دفعه اول از مادر بزرگ و مادرم خواستم بیان دخترمو حمام کنن.بالاخره بزرگترند و هوس دارند.بعد از اون همسرم یه پارچه روی پاش مینداخت که نینی سر نخوره و خیلی راحت میشستش و من تحویلش میگرفتم و لباس میپوشوندمش.لز دو ماهگی هم تونست توی وان مخصوصش بشینه و کلی با آب عشق میکرد و هیجان زده به آب دست میزد.چهار ماهگی هم خودم برای اولین بار بردمش حما.عاشق آب بازی و حمامه.گاهی وقتا با همسرم سه تایی میریم کلی وقت توی حمام میشینیم و آب بازی کردن دخترمونو تماشا میکنیم.
سلام منم از ۱۷ روزگی دخترم خودم حمومش میدادم.خیلی راحته چون بچه هنوز کوچولو هس و نمیتونه کاری انجام بده منم وان مخصوصش رو پر از آب میکردم و از قبل هم حموم رو گرم میکردم تنها مشکل و استرس حموم دادن نوزاد اینه که اولا یکم ریزه میزه ان و همش تو دست آدم لیز میخورن بعدش هم استرس اینکه آب تو گلوشون نپره که من اصلا اب رو تو صورتش نمیریزم دختر منم خیلی اب بازی و حموم رو دوس داره فقط هر دفه که یکم اب به بدنش میزنم یکم شوکه میشه و بعدش میخنده الان هم چهار ماهه اس
من چون زایمانم طبیعی بود و با وجودی که دکتر بهم گفته بود تا 10 روز سرپا حموم برم اما همون روز اول دوتایی رفتیم حموم و خودم روی پام حوله انداختم و شستمش البته من تجربه شستن بچه رو داشتم چون یه خواهر کوچولو دارم که خودم از اول حمامش کردم حسابی شستمش چون تو بیمارستان نشسته بودنش و خیلی کثیف بود بعدم تحوبل مامانم دادم تا لباس تنش کنه بعد از 10 روز هم خودم میشستمش هم لباس تنش میکردم
من اولین حموم پسرم و مامانم انجام داد تو 3 روزگی منم تو حموم اب میریختم سرش و فیلم میگرفتم بعد حموم روز 40 روزگیش که باز مامانم برد من و شوهرم میبردیمش الانم دیگه خودم تنهایی میبرم ولی اولین بار که تنها بردم ترسیدم لیز نخوره ی وقت باد نخوره سرما بخوره و این حرفا بعدش دیگه ترسم ریخت...
من تا بیست روزگی پسرم، مامانم بردش حموم، بعد ازون دو سه بار همسرم اومد کمکم. روی پام پارچه مینداختم و میشستمش همسرمم اب میریخت رو سر و بدنش پسرم عاشق حموم بود از اولشم. بعدشم دیگه خودم همش تنهایی میبرمش .تا الان که شونزده ماهشه کلا سه بار با باباش رفته حموم.
اولین حموم دختر من ک تو سینک ظرفشویی nicuو توسط پرستار بود و ده روزش بود اونموقع اونموقع. بعدماهگی که اوردیمش خونه تا دوماهگی مامانم شستش.بعد اون اولین بار اومذیم خونه و منو باباش اول رو کف حموم یه پارچه ضخیم گذاشتیم بعدم یه پارچه رو پاهام من اروم اروم لیف میزدم بهش و شوهرمم اب میریخت. کلا تا سه ماهی اینجوری شستیمش و الان ک هجده ماهشه دیگه خیلی اسون شده حموم کردنش.تقریبا از اول یک روز در میون حمومش میکردم و هنوزم همینطوره.خودشم از اول عاشق اب بازیو حمومه.همشم جلو در حموم میشینه میگه آموم.خخخخ فداش بشم الهی من.
اولین بارها رو مادرم و زنداداشم بردن و من آب میریختم... اما اولین بار که من و همسرم پسرم رو حمام بردیم دادم دست همسرم که نگهش داره و من بشورمش... با اولین تکون و گریه ی پسرمون... همسرم دست و پا شو گم کرد و منم سریع بجه رو ازش گرفتم و با شجاعت تمام خودم گذاشتمش رو پاهام (همینطور که دست مامانم دیده بودم) و شستمش و همسرم هم آب میریخت... خییییلیییی کیف داشت... بخصوص وقتی لباساش رو پوشوندم و شیرش رو دادم و لالا کرد..... کلا پسرم حموم و بازی با آب رو دوست داره اما از آب ریختن رو سرش بدش میاد..... یه مدت هم عادت کرده بود آب که میریختم سرش... زور میزد که عطسه کنه..... خ خ خ خ
اولین باری که خودمون بردیم سه ماه و ده روزش بود...انقدرم استرس داشتم نکنه بندازمش نکنه اذیتش کنم...ولی همسرم همیشه بهم اطمینان داره و حمایت میکنه...کلی بهم روحیه داد با اینکخ خودش استرس داشت...خیلی خوب بود بدون مشکل یه حموم گرم و راحت داشت جوجه و بعدش شیرو خواب...دیگه شجاع شدیم تند تند میبریم حموم😀
اولین بار روز سوم بعد از تولد بود از بیمارستان که اومدیم دوتا خواهرام زحمتش رو کشیدن بعد از بیست روزگی به بعد خودم با یه نفر دیگه که توی شستن نی نی بهم کمک میکرد خیلی لذت بخش بود میزاشتیمش توی لگن پر از اب دستاش رو میزاشت جلوی صورتش و بعضی وقتا اروم چشماش رو میبست بعضی وقتا دستاش رو حرکت میداد توی اب همراه باپاهاش یه توصیه به همه دوستان : برای اینکه اب توی گوش نی نی عزیزتون نرهبه پنبه روغن زیتون بزنید و پنبه رو توی گوش نی نی بزارین دختر من الان هم عاشق اب بازیه فقط کافیه در ححموم باز باشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز