اولین باری که صدای قلبشو شنیدم خیلی ناگهانی بود. بعد از یکبار سقط و تجربه ناموفق تشکیل نشدن قلب اولی، دومی رو به هیچ عنوان باور نداشتم. رفته بودم سونوگرافی که ببینم قلبش تشکیل شده یا نه، که همه چی روبه راه بود. بعد پرسیدم الان صدای قلبش شنیده میشه که دکتر بدون هیچ حرفی یه دکمه رو زد و صدای گروپ گروپ بلندی اتاق رو پر کرد و لبخند آورد رو لب همه و من بهت زده شدم. قند تو دلم آب شد و بلند شدم.لبخند مامانمو دیدم و قشنگ ترین خاطره ام شد.
منم 8 هفته بودم که رفتم سونو و وقتی صدای قلب گل پسرمو شنیدم تنها چیزی که یادمه اینکه از گوشه چشمام اشک جاری شد و از ته دلم خدارو شکر کردم. باور کردنی نبود. یه حس خلصه ای به آدم دست میده انگار بین زمین و هوایی. امیدوارم هر آنکه منتظره بزودی این حس رو تجربه کنه خدایا هزار هزار بار شکرت
تو 6هفتگی رفتیم که منشی دکتر گفت اگه بابای بچه هم می خواد می تونه بیاد تو اتاق، اصلاً باورم نمی شد بچم یه مورچه بود که یه قلب بهش آویزون بود! تا صدای قلبشو که تند تند می زد شنیدیم با بابا جونش بلند خندیدیم! اشکمم که همین طوری میومد، خیلی خیلی لذت بخش بودش...
من تازه متوجه بارداریم شدم. مطالبو که خوندم کلی اشک ریختم. فکر کنید صدای قلب بچه خودمو بشنوم چی میشم. دعا کنید خیلی زود اون روز برسه
منم تو هفته 7 بارداریم صدای قلب دخترمو شنیدم و فقط اشک ریختم از خوشحالی و خدا رو شکر کردم و شوهرم از این لحظه فیلم گرفت و چقد این احساسات زیباست توی همه مادرا مشترکه و الان که هفته 28 هستم تکوناشو حس میکنم و باز هم خدارو شکر میکنم امیدواروم خدا به همه این نعمت مادر شدن رو عطا کنه و این لحظه هارو تجربه کنن الهی امین
آخی
من دوتا سقط داشتم که هردوش بخاطر تشکیل نشدن قلب بود بارسوم بیمه علی اصغرش کردم وقتی رفتم سونو تا روتخت دراز کشیدم اشکام اومد دکترکفت جیشده کفتم دوتا بدون قلب از دست دادم اینم بره دیکه من مردم و داغون میشم کفت این حرفا جیه خدابزرکخ بخواب تا دستکاه رو کذاشت و یه سفیدی کوجولو دیدم که متل نبض میزد فهمیدم قلبشه صداشو کذاشت و من کریه میکردن خودشم اشکش دراومد اون لحظه خودمو خزشبخترین ادم رو زمین دیدم الهی خدا قسمت همه منتظرا بکنه
مادرم هرگز بهشت را زیر پایت ندیدم،زیر پای تو آرزوهایی بود که از آن گذشتی به خاطرمن برای شادی روح مادر گلم صلوات...
لحظه ای که حس کردم مادر شدم . تو وجودم زندگی بود. الانم که دارم می نویسم گریه می کنم
من وقتی شنیدم اشک توی چشمام جمع شد از خوشحالی
من 8 هفته بودم که رفتم برای سونو دراز کشیدم باورم نمیشد باردارباشم وقتی صدای قلبشو گذاشت خیلی خوشحال شدم الان17هفتمه یه پسر شیطون بلا دارم خدایا شکرت محافظ پسرم باش.
منم توی 8 هفتگی رفتم و صدای قلب زندگیمو شنیدم و هزاران بار خدا رو شکر کردم
من هفته 6 صدای قلب دخترم رو شنیدم خدا رو شکر که این بهتریت شادی توی زندگی هر زن رو نصیب من هم کرد از خوشحالی گریه میکردم
من هفته شش بودم برای شنیدن صدای قلب رفتیم سونو که دکتر گفت وای دوتاست ومن از خوسحالی زدم زیر گریه اخه ساله گذشته یه سقط داشتم وبعد صدای قلب رو گذاشت خیلی عالی بود و من فقط زا زار گریه میکردم برام دعا کنید بمونن
ایشالا خدا همه جگرگوشه هاتونو واستون صحیح و سالم نگه داره.به حق 6ماهه این ماه دعا کنید همه ما منتظرا هرچه زودتر این صدای دلنشین بشنویم.یا حسین
وقتی برای اولین بار صدای قلبشو شنیدم یه احساس واقعا باورنکردنی بهم دست داد که انگار بهم می گفت مادر و الان میفهم مادر بودن چه نعمتیه خدایا به اونا زوج های اولاد صالح میخوان به حق صاحب این ماه اولاد سالم و صالح عطا بفرما
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
57 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز