اولین باری که صدای قلبشو شنیدم خیلی ناگهانی بود. بعد از یکبار سقط و تجربه ناموفق تشکیل نشدن قلب اولی، دومی رو به هیچ عنوان باور نداشتم. رفته بودم سونوگرافی که ببینم قلبش تشکیل شده یا نه، که همه چی روبه راه بود. بعد پرسیدم الان صدای قلبش شنیده میشه که دکتر بدون هیچ حرفی یه دکمه رو زد و صدای گروپ گروپ بلندی اتاق رو پر کرد و لبخند آورد رو لب همه و من بهت زده شدم. قند تو دلم آب شد و بلند شدم.لبخند مامانمو دیدم و قشنگ ترین خاطره ام شد.
تاپیک مامانهای نیشابوری:
http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=826089