من فقط یه بچه بودم،نه سالم بود،هیچ درکی از خیانت نداشتم،اصن نمیدونستم چی هست
فقط وقتی یروز دعوا شد تو خونمون و بابام گفت طلاقت میدم و من گوشه اتاق آرومگریه میکردم فهمیدم خیانت چیه🙂
بعد اونم هزار بار دیدم که چت میکنه با کسی،ولی جرئت گفتن نداشتم،از دعوا از گریه خسته بودم
شما نمیدونین اینکه ادم شبا سرشو بکنه زیر پتو و واسه زندگیش گریه کنه ینی چی(:
امروزم گوشی مخفیشو پیدا کردم،تو کشوی کابینت،یه شماره بود ذخیره ک کردم دیدم طرف همون قبلیست..
بچه ها ما تو زندگیمون شاید کم داشته باشیم ولی بابام با کارگری تاحالا نزاشته حسرت بکشیم😭😭
اینارو دارم با گریه تایپ میکنم
من خیلی بدبختم خیلی:))))))💔
اگه بابام نبود تا الان خودمو خلاص کرده بودم...
لطفا اگه موضوع تاپیک نمیپسندید گزارش نزنین،من فقط مشکلمو مطرح کردم