توی شهر کوچیک زندگی میکنیم که تعداد پزشکان خیلی کم هستن از طرفی دیروز جمعه بود تونستم این پزشک رو پیدا کنم و گفتن دیگه دکتر کسی رو نمیبنه.بچه ده ماهه من دچار اسهال و استفراغ شدید شد.توی ده دقیقه که منتظر بود که دکتر رو ببینم سه بار سرویس بردمش از بس شرایطش وخیم بود اخرین نوبت در زدم با گریه گفتم خانم دکتر حالم بچه م خیلی بده.کلی با من بحث کرد که بچه شمارو ببینم تکلیف اونایی که ردشون کردم چی میشه؟با کلی بحث و منت در مقابل اشک و سکوت من بچه م رو ویزیت کرد انتظار داشتم به عنوان یه مادر یه کم شرایط من و درک میکرد .به خدا منم اگه حال بچه م وخیم نبود هیچ اصراری نداشتم ولی رفتارش من و شکست . دلم میخواد برم دوتا حرف بهش بزنم حداقل دلم خنک شه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اکثرشون همینطورن. هم خسته ان هم حرف و انتطار بقیه مریضا و... . گرچه درست نیست این رفتار ولی شما هم ح ...
متوجه نمیشم به چی باید حق بدم؟همه ماها خستگی ها و دردهایی رو به همراه خودمون داریم باید روی ادمی که به ما نیاز داره خالی کنیم؟این رفتار رو در مقابل مافوقش هم نشون میده؟