2777
2789

اصلا من ۱۰ ساله تو این خانوادم هنوز برام تعجب داره و عادت نکردم چون تو خانواده ما این چیزا نیست... گفتم اینجا تعریف کنم ببینم شما دیدین یا فقط برا من عجیبه... خیلی زیادن دونه دونه میگم.... اول اینکه اجاره نشین هستن و هر سال جابه جا میشن و تو مدت اقامت هر سوپری ک نزدیک باشه چون خرید ها خاهر شوهرم میره با پسرا خیلی صمیمی میشه به حدی گ شماره سوپری ها میگیره و جلو شوهرش حتی باهاشون میحرفه و خیلی شوخی میکنه انگار رفیقن ... یه مدت رفتن بندر . خواهر شوهرم  با یه پسر سوپری رفیق شد و شماره دادن و چن بار با شورش رفت اونم رفیق کردن و به حدی رسید پسره میومد راحت خونشون میرف . خواهر شوهرم همش ی پسره جلو شوهرش زنگش میزد میگفت داری میای فلان فلان چیز بخر برام.... باهم می‌نشستند برا مشروب خوری. و وقتی خواهر شوهرم نقل مکان کردن یه شهر دیگه چن وقت بعدش این پسره با پسر عموش اومدن شهر خواهر شوهرم و یه هفته موندن در صورتی شوهر خواهر شوهرم صب میرف کار تا شب اینام خونه تنهاو خواهد شوهرم اصلا حجاب نداره تو جمع حتی جلو این مردا بقیش هم میگم الان

از تلخ‌ترین جملات تاریخ ادبیات شاید عبارتِ کتاب :«انّی راحلة» السباعی باشه جایی که دختری عاشق رو به زور به عقدِ مرد دیگه‌ای در میارن  وقتی حلقه رو  به دستش میندازن... میگه هرگز گمان نمی‌کردم که آدمیزاد   :ممکن است از انگشتانش هم به دار آویخته شود

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز