دخترمو میگم ۶ سالشه پیش دوعه هرشب حریفش نمیشیم زود بخوابه چشماشم داره از خواب پاره میشه تا ساعت یک یا یک و نیم داره واسه خودش میچرخه حرف میزنه آهنگ میخونه هرچی میگی خواب میمونی انگار نه انگار صبح ها هم بیدارش میکنیم انقدر داد و قال میکنه که ولم کن بخوابم
دیگه من دیشب به شوهرم گفتم این که میدونه فردا اردو میبرنش بهشم گفتیم بخواب دو بار گفتیم دیگه نگو بزار تا هرموقع میخواد بیدار باشه صبح هم دوبار بیشتر صداش نزن دو تا آلارم هم بیشتر براش نزار باید بدونه اگه دیر بخوابه چی میشه تا کی من دست پشتش باشم هلش بدم
همش باید یکی باشه تو کاراش هلش بده مثلا دیروز رو تابش نشسته بچه ۶ ساله میگه مثل نی نی کوچولو ها یک ساعت دو ساعت وایسا اینجا محکم تابم بده بهش میگم خب میای جلو پاهاتو باز کن عقب میری خم کن اینجوری خودت تاب میخوری بلد نمیشد☹️
دیگه هنوز صبحی بیدار نشده ببینه خواب مونده بیدار شه انقدر داد میزنه که نگو