۶ ماه پیش خونمون ج.ن داشت (کسایی که قبول ندارند لطفا زد نظر ندن من دنبال کمک هستم نه سرکوفت )
و حالا به هر سختی بود از خونمون بیرون رفتن
امروز صبح ساعت ۶ و نیم ۷ بود خواب دیدم که منو داداشم که ۶ سالشه خونه دوتایی تنهاییم و مامانم هم خونه نیست بعد صدای پرده های داخل اتاق اومد من فکر کردم که مامانمه بعد از داخل اتاق یه زنه که کاملا قیافش جلو چشممه اومد نزدیکم من دلم میخواست جیغ بزنم ولی نمی تونستم حتی به زور از خواب بیدار میشدم خلاصه به هر سختی بود بیدار شدم و دوباره خوابم برد
این دفعه خواب دیدم یه پیرزن که مهربون هم بود ولی انگار چه میدونم از من بدش میومد بهم گفت روز اول ماه رمضون یه زنه میاد خونتون اسمش (بهنامین) هست
خیلی ترسیده م چون واقعا اگه دوباره برگردن دوباره بد بخت میشیم نمی تونم به مامانم هم بگم چون خیلی تو این ۶ ماه زجر کشیده
یعنی تعبیرش چیه ؟ خدایا دیگه بسمونه 😭