بجای ۵۰۰ تومن وسیله باهاش نیم ساعت همبازی بشید
دخترمنم همینه میچسبه باباشو ول نمیکنه
من حواسشو پرت میکنم بگم ها خییلی اونم گیر میده باباش دادش درمیاد تازه شوهرمن همش خونست دوروز فقط سرکاره
باباش چرا یه روز کامل خونست بگو ببرش پارک بچه انرژیش خالی بشه اگه نبرد بچه ۴ ماهه رو بزار پیش باباش خودت ببرش بگو باید یکیشونو نگه داری خودت انتخاب کن
اصلا کوتاه نیا از فحش هم نترس
دختر من موهای دست پای باباشو محکم میکشه پدر باباشو درمیاره
شما بهش بیشتر محبت کن
چون شما در گیر بچه دیگه شدین دخترتون کمبود محبت پیدا کرده
مثلا بچه شیر میدی بگو بیا میشم بشین نقاشی کن
بعد گه گاهی موهاشو ناز کن
کمبود محبتی که پدرش میکنه رو سعی کن در حد توانت جبران کنی
منم شرایط تو رو دارم
خودم سعی میکنم وقت بزارم برای بچم
از شوهر که آبی گرم نمیشه
خو مشکل همینجاس
زن و شوهر باید باهم حرف بزن و عشق بدن و مشکلی بود با ارامش حل کنن
اما بذار وجدانا ی چیز بگم
من خدم یکی فحش بده ۴ برابر فحششو بهش میگردونم اگ تهدیدم مکن ه میزنم یجورب میزنمش صدا سگ بده
تو سر خور بازی در نیار و یه بار مثل خدش رفتار کن ببین آدم میش یا نه داد بزن و بزنش و سلیطه بازی در بیار حساب بیاد دستش
همه ی این رفتار ریشه اش یه چیز دیگه هست داره این طوری بروز میده .
بیشتر بغلش کنین تو خونه مسئولیت بهش بدین بهش بگین وقتی اون بچه بود شما چکارایی براش می کردین و چطوری مراقبش بودین . وقتی می بینه نوازد همش بغل شماست و بهش توجه دارین حسادت میکنه . نباید این وضع ادامه پیدا کنه.
بهش بگین چقدر دوسش دارین واز وجودش خوشحالین. هر کار خوبی که کرد تشویقش کنین حتی اگه کوچولو باشه.
با باباش هم حرف بزنین تا با هاتون همکاری کنه .
پسر منم بعد اومدن بچه ی دوم تغییر رفتار پیدا کرده بود اوایل رفتارهایی شبیه دختر شما داشت .
دو ماه خییلی بهش توجه کردم حتی لالایی که واسه بچه میخوندم اسم اونو اول می گفتم . تو هر قربون صدقه رفتن اول اسم اونو می گفتم هر کاری واسه نوازد میکردم خاطرات اونو هم میگفتم . از باباش خواسته بودم باهاش وقت بگذرونه و بازی کنه چون خودم وقت نمیکردم . ولی بعضی وقتا خودم هم باهاش بازی می کردم . وقتی به نوزاد میرسین و اون ازتون یه کاری میخاد نگین دارم به بچه میرسم نمی تونم .
بگین دستم بنده یا کار دارم بعدا انجام میدم .
و ...
پسرم حالا خییلی بهتر شده و با خواهرش همبازی شده.
کاش میشد من جرات ندارم انچنان منو میزنه یه بار گفت چرا دیر اومدی گفتم دوس داشتم به شوخی تا میخوردم زد تو سرم از ماشین پرتم کرد بیرون
یه بارم لباس خریدم گفت این چیه گفتم میرم عوض میکنم آنچنان با مشت زد تو سرم دو تا مشت که باد کرد بچه هم شیر میدادم اینقد منو زده یه بارم سر ناخن گرفتم گفت چرا زیر دستت چیزی نمیزاری گفتم ول کن بازم زد تو سرم اومدم دستمو بزارم رو سرم شصتم ررگرشت از درد مردم و خیلی بارهای دیگه منو زده
با توجه به تاپیکات بیشتر به این نتیجه رسیدم شوهرت فقط برای حرف مردم زن و بچه داره وگرنه چه دلیلی داره وقتی زن و بچه داری فحش بدی مخصوصا دختر تو خونه داره نباید از هر لفظی استفاده کنه
فکرم نکنید با بی توجهی خیلی تربیت میشه مثلا چون اون اصلا نمیدونه ک داره تنبیه میشه از فلان رفتارش تو ذهن کوچیکش اینه ک وقتی اینکارو میکنم بیشتر باهام حرف میزنن بیشتر بهم توجه میکنن
شما یه نقاشی ازش بگیر و اصول روانشناسی رو توش بکار ببر ببین چقدر تو ذهنش از این حرفایی ک میزنین فاصله است
با گریه و آه و ناله چیزی حل نمیشه..
همینجور ادامه پیدا کنه،بچت یه بچه ی مریض و مشکل دار و عصبی و توسری خور و ترسو بار میاد که چار روز دیگه میفته دنبال محبت توو کوچه خیابون و .... زندگیش تباه میشه..
اولین رکن مادر بودن ،اینه که بتونی در هر شرایطی محافظ بچت باشی.. باید شرایطتو تغییر بدی..
خودت نمی تونی؟ به چار تا بزرگتر بگو..
می ترسی از شوهرت؟نمی تونی باهاش مقابله کنی؟ یه کاری کن شوهرت بترسه، یه نقشه بریز که وحشت بیفته به جونش..
بخدا ناراحت شدم از تاپیکت.. چطور وقتی شوهرت این مدلی هست،بچه دوم اوردی؟ تا دیر نشده یه کاری کن..
ای خواهر
بچمو حموم زندانی کرده بود و سرش داد میزد بچم از ترس نمیتونست حتی گریه کنه
نمیزاشت برم پیشش
هرموقع یادم میاد نفرینش میکنم حالم بد میشه
چند وقتیه برای آرامش زندگیم شروع کردم روزی یک زیارت عاشورا میخونم ساده
بدون صد لعن و سلام
ساده کلا ده دقیقه هم نمیشه
شنیدم خیلی موثر حاجت میده
خدارو شکر خیلی حالمون بهتر شده
شوهرم آرومتر شده
دو سه باری مسائلی پیش اومد گفتم جنگ میشه ولی راحت از کنارشدن گذشت
مثلا لیوان شیر دخترم چپ شد قبلا دادو فحشو ..
همیشه بچم فرار میکرد تو اتاق قایم میشد
منم تا دلت بخواد فحش میداد که بچه باد تربیت کردی و .
ولی خداشاهده امروز فقط به یک تذکر ساده بسنده کرد و اصلا ادامه نداد
چند مورد دیگه هم بود
همیشه از سر کار میومد من ۶ تا قل هوالله احد میخوندم برای محافظت و امنیتمون دخترم صدای آیفن میشنید فرار میکرد تو اتاق جلو چشم باباش نباشه
ولی قربون امام حسین بشم خیلی زیارت عاشورا موثره باید تا ۴۰ روز هرروز بخونی
حدود ۱۰ روز بخونی خودت متوجه آرامش عجیب خونه میشی که هرروز هم بیشتر میشه
خو شما باید به صورت قانونی از این جلاد شکایت کنی
خیلی راه ها داری که هنوز نمدونی
یه مدت اص ن از بچه هاتم دور باشی چون مقصره بچه ها رو ب تو میدم احتمالا طلاق بگیری
فقط باس ثابت کنی تعادل روانی نداره
ی بار دوربین گوشیتو بذار داخل اتاق و کاری کن کتکت بزنه و بعد به قاضی نشون بده
به غیر اون یا هم سعی کن ترستو کنار بذاری چند تا تکنیک دفاعی یاد بگیر یا هم چاقو و اسپری فلفل کنارت داشته باش و ت هم بدتر از خدش بشو
و از مشاور و روانشناس حتما کمک بگیر
با شماره ۱۴۸۰ تماس بگیری از تلفن ثابت رایگان کمکت مکنن
