سلام
من پرستارم و طرفم مهندس شرکت نفت .
بچها امروز من داخل بیمارستان با یکی از همکار هام سر موضوعی بحث کردیم . دعوا نکردیم ی مشکلی پیش اومد و با حرف زدن خواستیم حل کنیم. من ۲۴ سالمه و ایشون ۳۰ سالشه و مجرد . اول که فکر میکرد کسی تو زندگی ام نیست بهم نزدیک میشد و حتی حرفش پیش کشید از حرفاش متوجه شدم قصدش جدی نیست و من هم تنها حرفی که زدم گفتم داخل ی رابطه جدی ام.
بعد امروز ساعت ها حدوداً چهار نیم پنچ با نامزدم ( رلم نیست عقدم نیست که بگم شوهرم هر چی فکر کردم چی بگم نفهمیدم) حرف میزدم