خانومای خونه دار شما هم مث من احساس پوچی میکنید، یعنی تل می بشور بساب بپز در خدمت شوهر وبچه
خیر
سرگرمی زیاد دارم و تفریح زیاد دارم
روزمرّگی ذهنم داغون کرده فکر کنم ذهنم خالی شده کم‌اوردم شدم عین ربات صبح تا شب کارام تکراری وخسته کننده
دقیقاً ،همش با خودم‌میگم اینهمه درس خوندی ،مدرک گرفتی که بشینی گوشه خونه ولی نمیدونم چی شد که نشد شاغل باشم ،شاید هم تنبلی خودم بود ،به هر حال گاهی احساس پوچی میکنم اما گاهی وقتا هم میگم همین که دور و بر بچه هام هستم خودش خیلی ارزشمنده
شاغل بودن زن اصلا خوب نیست بشینید برا خودتون برنامه تفریحی بچینید.من شاغلربدون استعفا دادم. چون واقعا داغون شدم با بچه
نمیدونم شاید اینطور باشه که شما میگید، اما من همیشه میگم اکه شاغل بودم بهتر بود، از این جهت خیلی به دخترم فشار میارم که حتما درس بخون، دستت تو جیب خودت باشه مستقل باشی، نمیدونم شایدم اشتباه میکنم سر در گمم
درس بخونه،چون دنیا رو نمیشه پیش،بینی کرد و دستش تو جیب خودش باشه. ولی اگه شوهرش خوب بود و وضع مالیش هم خوب بود دیگه ولش کنه. من سه سال همسرم بیکار شد با حقوق من زندگی میچرخید. ولی بعدها هم بدعادت شد.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
52 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز