2777
2789

یعنی نزاشتم ببینه ...کاش حوصلش رو داشتم و داستان ابن عشق پر از فراز و نشیب رو میگفتم .داستان عشق ما داستان نوشتنی بود ک شنیدنش دلدهرکسیو میدنجونه ..........چقدر لاغر شده بود هنوزم چشم هاش همونقدر جذاب بود نگاهش همونقدر سنگین بود وقتی داشتم از کنارش رد میدشم پلاستیک تو دستش افتاد وقتی خم شد ک برش داره من سریع سرم رو چرخوندم وقتی رسیدم تو ماشین بی اختیار اشک ریختم 

سکوتم بند نمی آید......

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2796
🥺🥺الان متاهلین هردو؟

من متاهلم اون مجرد ....برااولین دیدمش مشکی پوشیده هیچوقت از مشکی خوشش نمیومد ...حتی وقتی ک من یک پیرهن مشکی گرفتم براش ...

سکوتم بند نمی آید......
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792