اول اینوبگم باکانت دیگه اومدم روم نشدبااکانت اصلیم ایناروبگم چون شوهرموخیلی دوسش داشتم وتعریفش میکردم یجورایی میشه گفت حس حقارت بم دس میده که بگم اون ادم نیست.
خلاصه زندگیم چیزامهمش ایناست خونواده شوهرم منودوست ندارن هرچیزی میشه مسلماعادیه گردن من میندازن بخصوص که پاشوهرم وسط باشه حتی اگه شوهرم باشون مشکل داره قطع ارتباط میکنه تقصیرمنه اگه شوهرم خطایی کنه ازبی عرضگی منه اجی وداداش جلوچشمشون دعوا میکنن میبیننابازمیگن مقصر منم بینشون شکراب میکنم.بادامادکسی دیگه بحث میکنن سرچیزاخصوصی مقصرمنم اگه خلافش ثابت شه ازاستوریام یچی میکشن بیرون گیربم بدن که حواساپرت شه.حالاشوهرم عاشقم بودولی الان نه مرداچراتنوع طلبن واقعا.چشم چرون شده افتضاح.باهمه میخنده حتی فروشنده بعدقبولم نمیکنه توجیه میکنه براتخفیف گرفتن اینکارکردم.