2733
عنوان

صفر تا صد کار کردن برای فامیل

545 بازدید | 26 پست

 میخوام از تجربه کار کردنم با فامیل بهتون بگم شاید بدردتون بخوره شما مثل من یه سری اشتباهارو نکنید ...


داستان از این قراره که یکی از اقوام دور توی یکی از مجالس خانوادگی منو دید و پیشنهاد کار داد
یه پیشنهاد فوق العاده وسوسه انگیز 
تعدادی روزای کاری و ساعت کاری در هفته کم بود با بیمه و یه حقوق توپول

اون لحظه که به من این پیشنهادو داد حس میکردم با کله رفتم تو سطل عسل حتی یادمه تا صبح خوابم نبرد .... 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

منم تجربه هیچ کاری رو نداشتم چون خانوادم اجازشو نمیدادن رو حساب اشنایی و فامیل گری خانوادمم استقبال کردن و گفتن خیلی عالیه اگه تو دفترشون مشغول بشی

(وارد جزئیات کار و ... نمیشم ولی چون اون کاری که به من سپرده بودن سخت بود به پیشنهاد خودم یک هفته ازمایشی رفتم و براشون کار کردم و گفتم اگه از پسش بر اومدم و اونا از کارم راضی بودن میمونم )

با من قراردادی بسته نشد همینجوری زبونی بین خودمون توافق کردیم منم چون ذوق کار داشتم و حالیم نبود و فکر میکردم چون آشناس هوامو داره اعتماد کردم

یک هفته که گذشت حسابی ازم تعریف و تمجید میکردن و میگفتن هوش و استعدادت خوبه و ...یه جورایی از کارم اعلام رضایت کردن (اعلام رضایت ک چه عرض کنم هندونه زیر بغل)

بعد از وینکه یه هفته گذشت ساعت کاریشو عوض کرد و گفت باید یک ساعت زودتر بیای و دو ساعت دیرتر بری
اگه هم میخای بیمه بشی ۲ میلیون از حقوقت کسر میشه ...

منم حقیقتش جو کار گرفته بودم از طرفیم خانوادم مدام اینو گیگفتن که فامیله زشته هیچی راجب حقوق و این چیزا نگی نزار فکر کنن محتاج پولی بزار فکر کنن برا سرگرمیه و از این حرفا 

(بچه ها شما واقعا به اینجا رسیدید با حرف پدر مادراتون گوش ندید(

چند وقتی گذشت هرجوری بود خودمو با شرایط وفق دادم تا اینکه گفت کارای دستیارمو هم یاد بگیر روزای که اون نیستش بتونی کمک حالم بشی 
کارای اونو هم یاد گرفتم 
و شدم نخودی دفترش
چند روز بعدش دیدم منشی دفترش همش بهم تیکه میندازه و جلوی خودم به رییس دفتر میگفت تو همش هوای فامیلتونو داری 
در صورتی ک اصن هوامو نداشتن و داشتم مثل سگ واسشون کار میکردم و دو برابر توان و حقوقم و تموم اون حرفایی که زده شد کار میکشیدن ازم

یه روز دیدم منشی با بداخلاقی از تو اتاقش زد بیرون  چند دقیقه بعد صاحب کارم صدام زد برم اتاقش و بهم گفت تو تایم های بیکاریت به منشی هم کمک کن
در صورتی که منشی دفتر واقعا کار خاصی انجام نمیداد حتی جارو هم نمیزد همه اینکارا رو سرایدار انجام میداد
منم اون لحظه واقعا هنگ کرده بودم فقط گفتم باشه و از اتاقش زدم بیرون

خلاصه طولانیش نکنم ولی چند ماه باهاشون کار کردم و به معنای واقعی نخودی بودم فقط واسه اینکه میگفتم فامیله بیشتر کارای دفترشو من انجام میدادم 

یه روز دیگه واقعا بهم فشار اومد و خسته شدم 

بهش گفتم لطفا  طبق همون ساعتی که روزای اول گفتید بزارید من زودتر برم خونه با پوزخند گفت نمیشه بزارم تو زود بری منشی هم اونوقت میخاد زود بره 

گفتم باشه پس حالا ک بیشتر میمونم و واقعا دارم جون میکنم یه مبلغی به عنوان اضافه کاری بزار رو حقوقم با پوزخند و حالت تمسخر گفت حالا ینی مشکلت همون یکی دو ساعته؟؟!


2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2762
2741
2687