از شوهرم انتظار توجه و عاطفه ی بیشتر دارم.حداقل موقع صحبت کردن
موقع صحبت کردن به من توجه نمیکنه.سرش تو گوشی ه. کارشو میاره تو خونه
اون وقت خیلی عصبانی میشم وقتی توجه نمیکنه.چون خانوما با صحبت کردن حس خوبی بهشون دست میده.حتی شاید بیشتر از رابطه.
هر وقت باهم دوریم انگار حالم بهتر. هروقت صحبت کنم به من توجه نمیکنه انگار از رختخواب اومده ببرون.منم خیلی بد جور عصبانی میشم.در حدی که از پنجره داد زدم
نمیدونم چه کنم
الهی دوست عزیز اگر تمام اینارو به همسرت گفتی متوجه نشده حتما با یک مشاوره صحبتکن
کلا مشاوره زیاد رفتم و میرم
انا فایده نداش خیلی زیاد
یه مدت بیا امتحانش کن به نظر من
براش بهترین غذاها رو آماده کن
خونه رو همیشه مرتب نگهدار
لباساشو تمیز بذار داخل کشو و کمد
وقتی از سرکار اومد خونه با لبخند به استقبالش برو و زبون بریز
وقتی خونه‌ست براش اسپند دود کن
فیلم طنز بذار با هم ببینید
موهاشو نوازش کن و بوسش کن
به یه شب بی‌نظیر دعوتش کن
مردا برعکس چیزی که نشون میدن خیلی روحیه کودکانه و ساده‌ای دارن، خیلی زود می‌تونی اون رو سمت خودت بکشونی فقط کافیه یه مدت با این روش ها جلو بری و بعد متوجه تغییرش میشی چون خود منم اون اوایل ازدواج چنین چیزایی رو تجربه کردم و دردش رو کشیدم دارم بهت میگم، اما بعد انجام این کارا فهمیدم که ریشه داستان ما مشکل داشته و باید از نو کاشته می‌شد پس خودم پیش‌قدم شدم و حالا شوهرم طوری باهام رفتار می‌کنه که انگار یک لحظه هم بدون من نمی‌تونه روزش رو بگذرونه و بی نهایت دوسم داره :))
دوستمون خیلی کامل توضیح دادن،در ادامه ی صحبت هاشون باید بگم خودتون رو سرگرم کارهایی که دوست دارین بکنین باشگاه برین کلاس برین .بزارین اون فکر کنه شما وقت نداریم .و بیفته دنبال شما
من قبل بچه ها این کا رو میکردم
مثلا گل رو پرپر میکردم از دم خونه تا اتاق خاب و..
بعد بچه ها انگار حالم بدتر شد.
دوتا بچه ی پشت سرهم و شیطون دارم
مثلا
من بدون سحری روزه ی واجب گرفتم.یه عالمه دست تنها کارای خونه کردم.بعد بچه ام رفت پیش گاز و خطرناک بود.گفتم میگیریش؟ سرش به گوشی اش بود و اصلا توجهی نکرد
خیلی اون موقع عصبانی شدم
