2777
2789
عنوان

دعوای برادر و همسرم

1108 بازدید | 51 پست

بین من و همسرم یه بحث کوچیک پیش اومده بود امروز که اومد کسی هم خونه نبود به جز داداشم صدای من یکم رفت بالا یهو همسرمم بلند بهم گفت تو غلط می کنی چون تو آشپزخونه بودیم داداشم صداشو شنید یهویی جوگیر شد یقه ی شوهرمو گرفت پرتش کرد رو زمین اصلا نفهمیدم چرا اینکارو کرد بعدم با شوهرم یه دعوای حسابی کردن به بدبختی جداشون کردم شوهرم زد بیرون از خونه بعدشم داداشم رفت 

 نمیدونم چه غلطی بکنم دیگه کم آوردم واقعا 


کاش مثل روز اول بودی برام :)

داداشت نباید دخالت می‌کرد مقصر بوده

درمن یک تیمارستان وجود دارد یک تیمارستان با هفتاد تختخواب هفتاد تختخواب با هفتاد دیوانه و سخت ترین کار دنیا را من میکنم  زمانی ک ازمن میپرسند خوبی؟ ومن باید یک تیمارستان هفتاد تختخوابی را ارام کنم و با متانت صادقانه ای بگویم بله امروز خیلی خوبم ....🤍دیدم ک برنداشت کسی نعشم از زمین..خود نعش خود به شانه گرفتم گریستم...🖤

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2799

هم شوهرت مقصره با این طرز حرف زدنش هم برادرت ..ولی برادرت خوبش کرد

درد در تاریخ گم نمیشود بلکه از نسلی به نسله دیگر منتقل میشود.ف.د.همه چیزو در مورد خودم فراموش میکنم این دست خودم نیست ..فقط دیگه میخوام تو حال زندگی کنم... عاشق شعرم عاشق ادبیاتم ...عاشق ف.د.هستم خیلی  از من بزرگتره  سنش خیلی  ولی دله دیگه کاریش نمیشه کرد
چرا شوهرت اینجوری اخلاق داره؟ چه دلیلی داره هنوز سره خونه زندگی نرفته سرت داد بزنه و تهدیدت کنه؟

اينجوری نبود از وقتی گفتم عروسی بندازیم عقب اینجوری شده عصبی میشه

کاش مثل روز اول بودی برام :)
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792