حالا این وسط منم داستان یه خانمی و خلاصه بگم
از اتباع بودن تو کشو خودشون کارخونه و خونه زندگی توپ داشتن
ولی طلا خیلی دوست داشته خمس طلاش سالی،۱۰۰ میلیون میشده
همه چیزشونو میگیرن فقط با طلاها فرار میکنن ایران
با پول طلاها شوهرشو فرستاده بود آلمان،پسرشو یه کشور دیگه
براشون پول هم میفرستاد
منتظر بود اقامت آلمان درست بشه برن