2777
2789

دیشب مهمون داشت چند بار زنگ زد ما نرفتیم من خانواده ام از سفر اومده بودن به اونا سر زدیم بعد دفعه آخر زنگ زد گفت به بقیه گفتم شما تولد داداشت بودید گفتم چرا گفتی گفت خب به مامانت اینا میتونستی یه شب دیگه سر بزنی اما تولد همون شب هست خیلی ناراحت شدم انگار خانواده من و یه دستی میبینه توقع داشت مهمونی اون باشم نرم سر بزنم خانوادم.   من شش وعده بود خونه اونا بودم به هوای مهموناش

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



بهش بگو بهتر بود به جای ترسیدن از حرف مردم راستشو میگفتین

چون سر زدن به خانواده‌م کار بدی نیست که بخوام پنهانش کنم

چقد ساده‌ات گذاشته کف دست تو

دختر قشنگم👩تحصیلاتت📚شغلت🗂پولت💶هیچوقت تصمیم نمیگیرن یه روز صبح بیدار شن و تو رو رها کنن و برن...بچسب به آرزوهات💞💞باور کن پسرا جایی نمیرن😘

باید یکم میرفتی تو تولد اونا شرکت میکردی،بعد عذرخواهی میکردی و میگفتی مامانم از سفر اومده و میرم دیدنشون و میرفتی.

حالا هم ادامه بدی بجز ناراحتی دوطرف چیز بیشتری نصیبت نمیشه

آنچه را که خدا برای تو کنار گذاشته است، سهم هیچ‌کس دیگری نمی‌شود🌱
به نظرتون بگم کش بدم متوجه شه یا بیخیال شم؟

چیز مهمی نیست ....حتی اندازه سر انگشت ...مساله پیش پا افتاده کش بدهی که پی ...سر چیزالکی دعوا شه....ایشون حرف حاصی نزدند

فتوشاپ رایگان طراحی کارت ویزیت طراح کارت پستال طراح کاتالوگ 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز