خلاصه میگم یه برادر شوهر بی مغز. و مفت خور داشتم که. تقریبا ۴۰ سالشه. تو این سالهای مجردی. هرچی داشت و نداشت. خرچ. شکم و خوش گذرانی کرد بدون یه قرون پس انداز دوساله. ازدواج کرد که من میگم فقط بخاطر وام ازدواج بود یه زن. ولخرج و ندید بدید تر از خودش گرفت. تمام وامو. خرج خوش گذرانی و لباس ست. و. ...کردن در ضمن پدر شوهرمم ۱۵۰.م پول داشت که خواهر شوهر مجردم همه رو دزدکی داد بش،و خرج کرد
الانم. یه ساله تو خونه ایی که همسرم بش داد مفت نشسته بدون کوچکترین قدردانی یا تشکر و کرایه یا حتی. ما رو میبینه. زبونش به احوال پرسی باز نمیشه
حالا چند روز پیش تلفنی با زنش حرف میزدم. لپ کلامش این بود که شوهر من قبلا کمکشون کزده. ولی اخیرا نقدی کمک. نمیکنه ، هنگ کردم. در ضمن. پدر شوهرم. قسط وامشونو میده
این یه گوشه از مصیبت. بود که تعریف کردم
همچین سم. هایی ،دیدین. راه حالتون. برای مقابله. چیه