ذلیل مرده ها زمان صف ربون خوش تو صف دستشویی بودن...
پاییز جانم ما سه سال پیش پول لازم بودیم...خالم گفتش من وام میگیرم دوتایی قسط بدیم باهم چون مبلغش زیاد بود گفتم چ عالی..خیلی روش حساب کردیم 💔🥺
گفتم خاله خبر بده
دیدم عه خبر نداد
اس دادم گفت همسرم گفت ب صلاح نیس 🥴😐😐
اون شب گفت شوهرش ک عاطی پول داری بده خالت وامدبگیره نصف نصف
گفتم عه 😎 یکبار گفتم نخواستی گفتی نه منم دیگه نمیخوام 😉
فکر کرده هر موقع اراده کنه من میگم چششششم