دورهمی دوستان قدیمی (+جدیدیااااااا)

😘😘

آخ دقیقا 

چه حرف قشنگی زدی 

آدم به خاطره هاش نگاه می‌کنه لبخند بیاد روی لبهاش 

به نظرم اینا ذخایر آدم تو بزرگسال به 

لنگرگاه آدمه

*بزرگسالیه

بابای من همیشه می‌گفت بعضی‌ها نون خانواده رو میخورن، بعضی ها چوبشو 

بنده خدا دختر هم بوده، نمیتونسته خودشو بیرون بکشه ازون فضا 

نمیدونم 

یعنی میدونما جرات ندارم بگم 

نه اصلا جرات هم دارم، میگم 

اون ور هر چی گفتن، حالا هر چی هر چی هم نه 

نود درصد چی ها رو😁 

برعکس کن 

به بچه دو ساله میگن برات نمیخریم، جاش بزرگ شدی برات ماشین می‌خریم 

نیاز بچه دو ساله رو به تعویق میندازن تا بیست سالگی 

که اون موقع ماشین بدن بهش 

میدونی چرا؟؟ 

چون تو خیلی فرهنگ های قدیمی مردم ما، بچه (منظورم سن هست) اصلا ارزشی نداشته 

براش ارزشی قایل نبودن 

چون میگفتن یادش نمی‌مونه 

میخواستن کاری کنن

 میذاشتن بچه بزرگ میشد کاری میکردن 

میدونی چرا؟؟ 

چون وابسته اش کنن به خودشون 

برای بچه دو ساله چیزی بخری پولتو تو جوب ریختی (از نظر اون فرهنگ) 

برای بچه بیست ساله، سی ساله بخری تا ابد تو ذهنش میمونه و برده کسی میشه که براش خریده. 

بچه بزرگ کردن دل میخواد. 

خیلی ها ندارن 

بعد جامعه الان عوض شده روشون نمیشه بگن بخاطر اینه یا چه میدونم حتی خودشون هم نمیدونن چرا این کارو میکنن اما تو حافظه تاریخی نسلها و ژن ها هست، انجام میدن، بعد یه کاور خوشگل هم روش میچسبونن 

بچه دو تا سوپرمارکت هم نره، چه خاطره ای از بچگیش داره؟ 

خیلی ها بچه میارن که برده هوایی در خدمت خودشون تربیت کنن، فقط چون از خون آریایی خودشون تو وجود اون بچه هست، یه ماشین و خونه هم بهش میدن که برده تو جای خوبی نگه داری بشه. 

بزرگترین قمار زندگی، از نظر من، بچه آزاد و رها (از نظر فکری) بزرگ کردنه. بالش رو باز کنی برای پریدن، اون وقت ممکنه بپره و حتی کنارت هم نباشه. تو باید از پریدنش لذت ببری نه از کنارت بودن. خونه و مغازه و این و اون دادن تو بزرگی، و محدود کردن تو بچگی، فقط یه قفل شیک و پیک برای بچه است. (نظر منه، مبنای تصمیم گیری و قمار قرار نگیرد😁)

با تصورات خودمم جور در نمیاد 

با چهره شوهر هم جور در نمیاد😁😁😁

واقعا یادش بخیر 

دیروز کمکیم با بچه اش اومده بود 

مدرسه ها آنلاینه دیگه 

نشستیم کلی درس کلاس سوم خوندیم با هم😁🤗🤗🤗 

بچه اش خیلی مودبه 

خلاصه با تکنولوژی شاد و اینا آشنا شدم 

جالب بود 

رشته اولم مهندسی کامپیوتره 

من هنوز هم عاشقانه عمیقی با مهندسی کامپیوتر دارم 

بحث خوشم نیومده نبوده 

بابا شیرین بیان من چه ربطی به پزشکی داره خدایی؟؟😁😁😁😁 

تو یه دکتر به من نیشان بده خواص همه دارو گیاهی ها رو بشناسه 

مگر اونایی که زدن طب سنتی

آخی🥹

قطعا تجربه خوبی بوده

راستش من خودم نبردم. یعنی خیلی نبردم. چون حس میکنم هنوز خیلی کوچیکه. خودم بیشتر خوراکیه خونگی مسدم بابام خیلی براش میخرید عادت کرده بود. مثلا بوشارو تا تموم نمیکرد بیخیال نمیشد دیگه تا شب نمیتونست غذا بخوره. منم الان گفتم نگیره چی بشه بستنی یا چوب شور بدم. بیشتر نیوه و اجیل میدم میان وعده. فقط  بیرون بریم واسش بادکنک میخرم چون خیلی دوست داره. البته مسئولیت اسباب بازیش با بابامه😂😂😂گفته بچه ی منه شما کار نداشته باشید خودش میخره. منم میخوام تا عید مغازه ی اسباب بازی فروشی بزنم به سلامتی چون دیگه جا نداره. 🤣🤣🤣

مستقل به جیران گفت مرد ،،،تو چی شد قرار بود واسه من پی وی راه و روش بفرستی کلا یادت رفت،😎یکم کمتر از کمر مردی کار بکش دل بده به قولات

مهسا دیشب مستقل گفت پولداری،،،من روی کادوی تو خیلی حساب کردمااااا،،،،،،مستقل بنده خدا قسط داره همون دامن که خریده واسم بفرسته کافیه

یها هم لباساش مبارک باشه اگه پولدار نیست دو تیکه از لباساش و بفرسته قبول میکنم

جیرانم که میخاد ویلا بده کنار دریا بده(کنار دریا میخاد بخوره بده)

بابا مهسا، چون که صد آید،نود هم پیش ماست 

ماشاالله ماشاالله ماشاالله رادمان داره خوب بزرگ میشه 

دیگه ما اینو میفهمیم 

سوپرمارکت یه مثاله 

وگرنه من خودم سعی خواهم کرد بچه مثبت و مغازه نرویی بار بیارم😁😁😁😁 

آخ بچه من میکروسکوپ تلسکوپ بخواد🤗🤗🤗🤗 

حالا شانس من، با باباش می‌ره میکروفون میگیره جای ساسی مانکن رو پر کنه🤣🤣🤣🤣🤣 

بچه تجربه کنه 

حالا هر چی رو 

اسباب بازی، مغازه، کلاس،....

بخدا بچه های اون ور کلا لقمه بچه رو هم میشمرن🙈  

به همون چراغ امضای جیران قسم به وعده سهم بهشت رویا قسم راضی به کادوی سنگین از بقیتون نیستم یه شماره حساب میزارم زیر یه تومن فقط نریزید فهش میده،😎

دفترمو دیدی؟؟؟ 

خدایی تو می‌تونستی ازون جمله هزار تا داستان دربیاری 

کم کاری کردی 

کادو تولدت محفوظ 

چطوری بفرستم؟ 

لامصب تو خوش سلیقه ای کادو خریدن برات سخته