دورهمی دوستان قدیمی (+جدیدیااااااا)

منم بارداری دوم بعد چهار ماه استراخت یه روزخیلی بهونه گرفتم شوهرم با کمک خواهرام منو سوار ماشین کرد رفتیم بیرون 

نرسیده به مقصد یکی کوبید بهمون 

چقد وحشتناک بود 

تا رفتم سونو و تایید گرفتم که چیزی نشده جون به لب شدن همه 

همونجام جنسیت فهمیدیم

سلام به همه نمیدونم منو یادتونه یا نه کم می یام اینور وقت نمیشه من شوهرم کلن خرجی اینا نمیده فقط خرج خونه 

نه خرج لباس نه خرج لباس بچه الان به خاطر نداشتن کاپشن چندتا مراسم نرفتم

میگم بخر میگه نرو سرکار بخرم در صورتی که قبلا نمی‌رفتم سرکار وضعم خیلی خیلی ید بود

دیروز هم سر اینکه اومده دنبالم سرکار کلی فحش و فحش کاری مثلا روز زن بود

اومدیم خونه هم اونقدر فحش داد که قلبم گرفت و حالم بد شد و دستن تکون نمی‌خورد

میگفت هر گوری میخوای برو به جهنم

حالا امروز که بیاد میخوام بهش بگم تا عید بهم وقت بده تا مدرسه بچم تموم بشه توی این خونه بمونم.بعدش طلاق بگیرم

فقط به فکر بچم اینکه اصلا به من نمیده مطمئن هستم خودمم بدون بچم می میرم طاقت دوریش رو ندارم همین الان که بهش فکر میکنم چشام خیس شده

به نظرتون چیکار کنم

؟؟؟؟؟؟؟؟؟

🤪🤪🤪شدم

نوش جوووونت😉

مهسان باور کن دکترم جوری ترسوندمنو که هفت هشت ماه باحسرت به عسل نگامیکردم😅

عوضش بعد زایمان تامیتونستم خوردم اونم باروغن حیوانی،لامصب ترکیب خوشمزه ایه😋

دیگه گفتم ریسک نکنم

شنیدی میگن بعضی نی نیا رو خدا یه جور دیگه هواشونو داره،ماله توهم اینطوری بوده حتما😍

تو اطرافیانم شده مامانی یه روز تومهمونی برنج زعفرانی خورده فرداش افتاده به خونریزی وسقط🥲

ولی مامان دوستم می‌گفت وقتی فهمیده بارداره از هفت تاپله میرفته بالا ومحکم میپریده،تاسه ماهگی هرروز🥺ولی دوستم سالم بدنیااومده،بیچاره رو بعد سی سال هنوززیاد دوس ندارن🥹

خاله خودم با خوردن قرص ال دی باز باردارشده،وقتی هم فهمیده شروع کرده بسته بسته ال دی خورده تا سقط کنه😱

الان روتن دخترخالم از زیر سینه تا شکمش کلی خال های ریز داره انگار اون قرصا دقیق رفتن چسبیدن به اونجاولی سالم بدنیا امده

خلاصه که تا خدانخاد برگی از درخت نمی افته،چه برسه اینکه نینی طوریش بشه خدایی نکرده💖

دیشب میخواستم برم خونه مامانم اونقدر تو راه فحش داد و گریه کردم که کلن آرایشم به هم ریخت و چشام قرمز واقعااا حس پیری دارم نه خرجی نه محبتی به خدا پولکی نیستم اما حق یه لباس ندارم حق یه خونه خوب ندارم حق یه کارت بانکی ندارم 

همه رو خودم بدم پس نقشش چیه ؟؟

الان چرخ کرده ندارم میگه کم می‌پختی آخه چقدرش رو من کم کنم با چی پس غذا بپزم

نه لباس خوبی نه خونه خوبی نه ماشین خوبی

اونقدر هر روز پله میرم و می یام پادرد گرفتممممم

اره بابا این تیتیش بازیا حالا مد شده 

من خودم هیچکی رو نگم مامانم رو دیگه یادمه 

بچه اخریش من دبیرستانی بودم عقلم نداشتیم که کمک کنیم 

اونهمه کار و برو بیا و هرچی هم بود دور هم میخوردن 

از حق نگذریم خواهر اخری ازهمه مون خوشگلتره فقط بداخلاقه 🤣ازبس مامانم حرص خورده اونموقع 

من هم جگر خوردم هم عسل خوردم اونم میگم از عید تصور کن تا آذر 

ولی بعد از تولد پسرم دیگه لب به روغن زرد نزدم 

اونموقع انگار بدنم نیاز داشت و بعدشم زده شد 

سردومی که کسی جرات نداشت اسمشم بیاره من حالم بد میشد 

انقدر بوده اطرافم که عمدی دارو خورده بچه سقط شه نشده 

عمه خودم سرطان داشت ندونسته باردار شد بچه چهارماهه بود فهمید بخاطر داروهای مصرفیش دکتر دستور سقط داد تا لحظه اخرش پشیمون شد و بچه رو بدنیا اورد خداروشکر از صدقه سر خداوند دختر صحیح سالم خوشگل باهوش هم هست 

همش برمیگرده به خواست خداوند 

فقط به مادر باردار استرس میدن اینکارو نکن اونو بکن 

اینو نخور با اون حرف نزن ازاین کوچه رد نشو 😀

قدرت سونوگرافی پدرانه😃😎🥳

خیلی😍😍😍

نه عزیزم، ۹ سال از من بزرگتره☺️

اررره 😁😁

امیدوارجان باورت نمیشه اینقدر از این دست پیامها واسش میفرستم که نگو😀😀

اسکرین گرفتم نشونش بدم

واقعا راست گفتین از ما دهه شصتی ها مظلوم تر وجود نداره🥺خدا رو شکر که بازم شما خودتون مستقل بودین

امیدوارم دختر منم یه روز مستقل بشه و روی پای خودش بایسته🤲🤲

یاسمینای عزیز کل مشکلات تون فقط برا سرکار رفتنت هس؟قبلش خوش اخلاق بود؟

مشکل مالی دارید ؟

سلام خوبی میشه حرف هام رو بخونی به نظرت چیکار کنم؟؟؟؟

نه قبلا هم مشکل داشتیم تا حالا نشده چیزی بخرم بگه خوبه از همه چیز ایراد میگیره  

مشکل مالی کلن خرجی نمیکنه که.اینقدر خونم داغونه روم نمیشه کسی بیاد یه مثال بزنم شیشه گازم ۶ ساله شکسته عوض نمیکنه سقف دستشویی ریخته یه رنگ نمیزنه فرشا ۲ ساله نه میشورره نه میده قالیشویی

چی بگم عزیزم خب مشخصه که دل به زندگی نمیده 

اگه کلا شخصیتش همینه و باهمه همینحوریه مثلا برای محیط خونه ی پدریش هم همینقدر بی توجه هست 

خب باید یه فکر اساسی بکنی 

بچت بزرگ میشه دو روز دیگه چجوری دوستاشو برا تولد دعوت کنه ؟یا مراسم ازدواج ؟خرج درس و دانشگاهش؟تا کی میخای ساکت باشی

اگرم فقط با شما اینجوریه که باید ریشه یابی کنی ببینی مشکل اصلیتون کجاس 

همدیگه رو دوست نداشتین؟ازدواج توصیه ایی بوده؟حریان چیه؟با خودش حرف بزن بپرس دلیل اینکارا چیه.

یا دوستتون داره برای موندتون تلاش میکنه تغییر میکنه

 یاهم خودش میگه جدا شیم 

اگه خودت پیشنهاد طلاق بدی خب مهریه و نفقه ...بهت میده ؟نمیده دیگه 

بچه هم نمیده 

اول با هم کلی حرف بزنین 

نمیشه که مثال بیاد سرکار دنبالت بی مقدمه واسته به فخش دادن ؟حتما قبلش یه تیری خورده بهش 

یا مثلا برمیداره شما رو ببره خونه مادرتون یعنی مهم هست این روز 

ولی باز واسته به فحش؟

ببین خودت هم چه کارایی میکنی سوتفاهم نشه خدای نکرده فقط یه راهنمایی و کمک دوستانه اس چونکه ما ازهیچی خبر نداریم که

عزیزم تبریک میگم انشالله به سلامتی در اغوشش بگیری😘❤️😘