دورهمی دوستان قدیمی (+جدیدیااااااا)

بچه ها کی عید میشه استراحت میخوام🥴

چه بدجنسی بوده

طفلی پسرعمو

الهی آمین

مهسان من ۳۶ سال و ۲۰ روز بودم عقد کردم، سر سوزن پشیمون نیستم

هیچوقت هیچ کس به من نگفت چرا ازدواج نکردی؟

نه که به ذهنشون نیاد

به زبونشون نمیومد

از مامانم حساب میبردن

خانواده پدریمم که از لحاظ فرهنگی لِولشون بالاتر بود و اصلااا چنین حرفایی نمیزدن

دخترعمه هام همه یه بچه 

اون یکی متولد ۶۱ اصلا بچه نخاست

بقیه هم همینطور 

حالا اینور رقابت تنگاتنگ سر بچه دار شدن😂

طرف قصد جدایی داره یهو میشنوی بارداره 

اصن یه وضعی🙄🤣

روزی که گناه نکنی اون روز عیده

😁

انقدر هم خوابم میاد

۶.۳۵ از خونه میزنم بیرون😢 

مهسا دختر یکی از اقوان نزدیک دو سال پیش با یه آقایی عقد کرده 

این دختر حدودی ۲۸ الی ۳۰ ساله 

تحصیلکرده و شاغل بزرگ شده منطقه خوبی هست و مدرسه و دانشگاه خوبی رفته 

آقا ولی تحصیلات درستی نداره ، ظاهر خوبی داره ولی خوب دختره هم خوشگله 

آقا شغل درستی هم نداره . پارسال با این دختر همکلام شدم میگفت پسره حتی محبت کلامی و پیامک بازی هم نمیکنه

تمام مدت آرزو میکردم دختره یا پسره این رابطه رو تموم کنن

اصلا از حرفهای دختره مشخص بود این آقا بخاطر عشق جلو نیومده 

امروز یچیزایی شنیدم ، شاید خود دختره ناراحت باشه ولی از عمق قلبم می‌خوام حالا که معترض شده تمومش کنه

 ازدواج نکردن بهتر از این مدل ازدواج هاست

برای شما ریپلای کردم منظورم به صحبتتون نبود فقط مخاطب قرارتون دادم و منظوری ندارم

🤣

من فقط عید نوروز میخوام ، امسال تعطیلاتش ۱۷ روز میشه

من و همسرم جفتمون لهیم خیلی وقته سفر نرفتیم ، فشار کاری و حدود یه ماهه هم که اصلا روز و شب نداریم

جفتمون یه زمستون شلوغ کاری داریم

خلاصه که دلم عید میخواد😭

90تا چشاتو ببندی بخوابی پاشی عیده 😅😅

کاملا درکت میکنم

من با قهوه رفرش میشم

شب ساعت چند میخابی رها؟

چند بیدار میشی؟

صبح که حدود ۶:۱۰ پامیشم

شب متغیر هست ولی دیگه سعی میکنم ۶ ساعت رو بخوابم

پ‌س اگه اینجوره منم عید میخام🔪

😂

عید از رگ گردن نزدیکتره

الان میرم قهوه میخورم

زیادهه

واقعا خدا قوت

۶ ساعت کم نیست؟

۷ ساعتش کن😁

من اصولا ۷ بیدار میشم

از ۸:۳۰ شروع به کار میکنم

این زنعموی من یه تنه یه فامیل رو حریفه 

عموم مقام نظامی بالایی داره کلی زیر دستش فرمانبر هستن بعد خود عموم عین چی از زنعموم حساب میبره 

انقد مورد خنده دیگران هست این رفتارای عموم ...

اصلا دلیل اینکه علاقه من در حد پنجاه درصد موند همین زنعموم بود 

نمیتونستم قبولش کنم که منم اسیرش بشم حتی به قیمت عشق پسرش 

پسر عمو خیلی دلبر بود 🖐️🤣همش گوشه کتابام شعر عاشقانه مینوشت وقتی خبر عقدم رو شنید خودش با مادرش چند سال قهر بوده 

منم مهم نبود برام با اینکه برعکس اطرافیانت فامیلای من یکسره نظر میدادن روی ازدواج کردنم 

مامان منم که همیشه سکوت ‌....

حتی بهش میگفتن برو دعا بگیر اصلا یه کلام نمیگفت اقا دخالت نکنین 

من 21سالگی ازدواج کردم یک روز کامل از صبح تا عصر زار زدم انقد بلند بلند گریه میکردم که بابام گفت نمیخای خب رد میکنیم 

درد من نخواستن نبود فقط فکر میکردم ازدواج یعنی تم.م شدن زندگی خودم 

الان برگردم عقب مطمعنا یجور دیگه زندگی میکنم

کم سن و سال بودی آخه 

ازدواج های توی این سن خیلی کم منطق پشتش هست 

خودم رو مثال زدم دیگه 

بخاطر بچه ازدواج کردم تو ۱۷ الی ۱۸ سالگی

یوقتا با همسر یاد قدیما میکنیم جفتمون زار می‌زنیم چون ما خودمون با هم خوب بودیم از طرف خانواده خیلی اذیت شدیم 

ته ته دلمون یه کینه ای هست ازشون 

مستقل درست میگه خیلیا بچه میارن برای پیری خودشون 

من شاید سنگدلی بنظر برسه اما دوست دارم برن پی زندگی و کار خودشون ، منم انقدر به ثبات رسیده باشم که پشتوانه خوبی بشم براشون

ته ته آرزوهام اینه دانشگاه قبول شدن براشون ماشین بخرم یا وقتی خواستن مستقل زندگی کنن پول خوبی هدیه بدم بهشون 

از الان واسه خونه مستقلشون و مهمونی رفتن خونشون رویا میچینم