[QUOTE=364403014]حالا من کاملا برعکس شما بودم از ازدواج فامیلی بیزارم با اینکه موردای خوبی هم بود من یه زندایی دارم ...[/QUOTE
بهار زندگی من ،منم عاشقت شدم عکس بده خو، من دوست قدیمیتم یادته که
اقا این پسر داییت کجاس الان ؟ کاریش ندارم فقط صداشو میخوام من نقطه ضعفم صدای قشنگه، یعنی دستمو تا آرنج میبرم از بس مبهوت میشم.
وای کاش وصلت میکردین دوتاتونم خوشگل و صداقشنگ وشاعر ،یه خسرو شکیبایی دیگه متولد میشد
بچه ها یک چیزی بگم بخندید ولی جدی نگیرید 🤭
از خدا خواستم یه عمر طولانی بهم بده بعد بچه هام سر وسامون بگیرن بچه های اونم همین طور 🫠🌺
بعد همسر جان من و خانوم جان اونکه به رحمت خدا رفتن 😐
من و پسر دایی دوباره با هم بریم شمال ولی این بار اصلاح کرده جلو میشینم و کلی با هم حرف میزنیم
نظر شما چیه 🫠🤪
اینم از فانتزی یه دختر دهه شصتی 😛
میگم جیران جان خدایی کار شما برای وصال خیلی راحت تر بوده من بخت برگشته هیچ جوره شانس وصلت نداشتم زمین تا آسمون مانع بود سر راهم دختر😢
چرا یکی نبود بیدارمون کنه🥹
یکی از فامیلای ما خواستگارم بود،من نوزده سال داشتم،قبول نکردم،
طرف پاشد رفت آلمان،الان ببین چه دم ودستگاهی هم زده😱
خب لامصب میگفتی از برنامه های آینده ات باکله قبول میکردم
البته الان مجرده(گفته هیچوقت ازدواج نمیکنم😂)
فک کنم 12 باشه.. اخرین بار 11.5 بود.
اره خیلی بد شده.همش پاره میشد جیشش لباسو خیس میکرد. 🥴🥴پسر من نوزادیش به مولفیکس حساسیت داشت نمیگرفتم. این دفعه گرفتم. گفتم بزرگ شده دیگه. 6 مولیفکس از 6 مای بیبی بزرگتره. ولی طرحاش بامزس پسرم انقدر ذوق میکنه هی نشون میده میگه خرسی، هاپو🤭🤭
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز