نخواستم سکرت باشم
منظورم اینه اخ و پیف نمیکنم، ایده آل ذهنیمو میگم
مستقل خب فک کنم همه میدونن،مرد آیده آل از نظر من بابامه😁
بابای من شدید شدید لارج بود.
زمون جنگ تانکر خیلی خیلی بزرگ گوشه حیاط ساخته بود پر از نفت
همه همسایه ها میدونستن میتونن بیان بردارن
یه مدت نفت کم بوده،رفته از یه شهر دیگه خریده آورده به همه گفته بیاین بردارین، همون موقع که نفت بازار سیاه داشته
ما یه انباری خیلی خیلی بزرگ گوشه حیاط داشتیم، شاید صد متر بود، من قشنگ یادمه تا سقف پر میشد، دو روز بعد خالی میشد، حبوبات هر چی که فکر کنی،گردو، بادوم، خب کلی زمین کشاورزی داشتیم، محصول رو سر زمین میفروخت، از هر کدوم چندین گونی میآورد خونه به دو روز نکشیده مفت پخش میکرد اینور اونور.
بزرگ که شدم دیدم آدمها محصولات در حد سه چهار کیلو رو میارن میفروشن تعجب میکردم.
در عین حال حواسش به اقتصاد کلان هم بود اما تو ریز اصلا کاری به هیچی نداشت. ببین خدا شاهده خدا شاهده ما گوسفند میگشتیم (برای خوردن) معمولا دو تا رو تو یه وعده میکشتیم، داییم و خانوادش که بودن کباب درست میکردیم، یه رون هم مامانم میذاشت ببرن، دو روز بعد از گوسفند مامانم اگه میگفت گوشت بخر، بابام سرشو بلند نمیکرد بگه پریروز گوسفند کشتیم.
مامانم حساب و کتاب اصلا بلد نیست. مامانم زرنگ نیست اصلا، مدیریت گردن بابام بود. اما کلمه پول و مسایل مالی توی خونمون مطرح نبود. من کارای اقتصادی دوست داشتم اما خواهرام اصلا.
من ایده آلم هنوز هم همون سیستمه. اگر پدر من دستش رو سفت میگرفت خیلی خیلی بیشتر داشت اما همیشه دستش رو باز میذاشت تا این پول جاری باشه.
اما زندگی خودم، فکر کن مثلا از میلیون دلار رسیدیم به میلیون تومن🤣🤣🤣🤣 اصلا قابل مقایسه نیست. مورچه چیه که کله پاچش چی باشه😁😁😁😁 ولی کلا زندگی خودمون هم همسرم از هیچ موضوع مالی خبر خاصی نداره🤣
مثلا یهو میگه فلان چیز رو بخریم میگم عزیزم نداریم، میگه عه فکر کردم داریم😁 الان بیام بگم صد میلیون تو کارته نمیگه آفرین از کجا اومده،بگم ده هزار تومن تو کارته نمیگه عه کجا رفته🙄🙄🙄
ولی ولی ولی
من اگه مرد بودم (خیلی دلم میخواست مرد بودم، واقعا دوست داشتم) اگه مرد بودم به زنم ابدا سخت نمیگرفتم، اما اختیار رو هم به زنم نمیدادم🤣🤣🤣🤣 من ازین حاجی بازاریای قدیمی میشدم😁
کلا بی تعارف،کمتر زنی رو دیدم تو مسائل مالی چغر باشه😰🙈
نود درصد زندگی هایی که دیدم، زندگی کارمندی،کارگری، آب باریکه ای، نه که هیچی تهش نیست اونو بدی به زن طفلک، خوبه.
به دندون میکشه یه چیزی میسازه. تازه همونم زن بساز باشه.
عدد و رقم از یه حدی بالاتر یا یه سری شغل های بازاری و اینا، اصلا واقعا جا نداره زن رو درگیر کار کرد. طرف میخواد معامله بزرگ کنه، خب نمیتونه پول رو قفل زنش کنه یا زن براش برنامه بچینه.
زن ها، بخدا جسارت نمیکنم، حقیقتی که دیدم رو میگم،مخصوصا وقتی سبک ذهنیشون خیلی یه قرون دوزاریه، بعضی جاها مانع پیشرفت میشن🙈🙈🙈🙈
زنها خیلی جزیی نگران (اغلب) تو کار بزرگ، این ویژگی مانع موفقیت میشه. برای همین به نظر من یه نسخه واحد نداره. اونی که زرنگ تره (بسته به شغل و درآمد و ...) باید مدیریت کنه.