نه واقعا چندان خوب نیست
ممنونم
من کار خاصی نکردم، تو خونه ما بین خواهرام ارزش بود
به من هم منتقل شد
البته اونها خیلی خیلی بیشتر میرسن
دهه شصت اوج جنگ و اینها، کرم هاشون رو از خارج سفارش میدادن
من رو هم از ۱۸ سالگی بردن دکتر پوست
پس من کار خاصی، خودم انجام ندادم
حتما میشه، یه دکتر خوب پیدا کن و برو
اتفاقا من خیلی وقت ها میگم کاش انقدر ازون موقع درگیر نبودم، الان میرفتم چهارتا کار میکردم مشکلات رفع میشد
من با خواهرم میرفتم بیرون خرید، هر دو ساعت دنبال یه جا میگشت که کرمش رو تمدید کنه
اون موقع هم فضا مثل الان باز نبود واقعا
میرفتیم یه لباس فروشی جایی، ضد آفتابش رو تمدید میکرد ادامه مسیر میدادیم
یه خواهرم مضحکه عام و خاص بود چتر برای آفتاب برمیداشت
واقعا دهه شصت و هفتاد، این رفتارها عجیب بود.
من تو همه عکس هام دستام دستکش دستمه که آفتاب نخوره
کلاه سرمه که آفتاب نخوره
وسواس خواهرام بود