خآنم دلمه ای خودش به بچه هاش یاد میده که از دیگران چیز میز بگیرن
مثل جاری من
جاریم از هر کس بتونه تیغ میزنه
اینا یه همسایه دارن که سنشون بالا بود بچه نداشتن
به این میگفتن داریم میریم رستوران میخوای دخترم ببریم
میگفت بله چرا که نه
بعد به دختره میسپرد بگو برای مامانم هم بخرین
تا مهمونی دختره با اونا میرفت
اصلا احساس مسئولیت نداره
دختر نوجوون رو راحت میفرسته خونه همسایه
آدم چه میدونه اون مرد چجور آدمیه
فقط براش مهمه از دیگران یه چیزی بگیره
حالا هر کی میخواد باشه