قربونت برم 💚 خداروشکر که داشته و خریده
همسر من که آه در بساط نداشت با پول وامش ۶ تکه رو خرید. البته قسط وامشو پدرش میده ولی دیگه حتی نپرسیدن پول کم داری نداری در چه حالی... ما قرار نبود عروسی بگیریم. خبر به خواهرا رسید زنگ زدن گفتن چرا نمیخوای عروسی بگیری و این حرفا. همسر گفت پول ندارم. یکیشون نگفت خب برادر من بیا این پول رو قرض بدیم بهت از پول کادوها بهمون برگردون. به جاش زنگ زدن دعوا و اعصاب همسرو خورد کردن که چرا پولاتو درست خرج نکردی که برا عروسی هم بمونه؟! حالا کل واممون انگار چقدر بود که باهاش جهیزیه بخری چیزی هم تهش بمونه برا خرج عروسی و...
خلاصه یه جشن کوچیک گرفتیم به سختی پول ارایشگاه و یه لباس داغون رو جور کردیم اخرشم چندتا از کادو درشت هارو که تو پاکت اورده بودن داده بودن بهشون، به ما اصلا نشون ندادن ببینیم چقد دادن، فرداش گفتن راستی فلانی هم کادو داده خرج فلان چیز کردیم. حتی نگفتن چقد بوده و تمام
منم انتظاری ازشون نداشتم هیچوقت که بخوان کمک کنن و همیشه به همسر گفتم این دوره دوره ای نیس که بخوای چشم بدوزی به دست کسی ببینی آیا از جیبش درمیاد یا نه. ولی انتظارم نداشتم دخالت کنن اینطوری
خلاصه که از این اقوام شوهر آبی گرم نمیشه عاطفه جان مخصوصا وقتی بفهمن دوست بودی که فکر میکنن پسرشونو چیزخور کردی اومده گرفتتت🤣