2777
2789
عنوان

خیانت وحشتناک و بالاخره تصمیم جدایی

17959 بازدید | 127 پست

سلام خانوما .اونایی ک میتونن و وقتشو دارن لطفا کمکم کنین و بهم بگین راهی ک میرم درسته ؟

من تقریبا ۸ ساله ک ازدواج کردم ی پسر ۵ ساله دارم .

شوهرم آدم یکندنده مغرور لجبازیه

کلا آدم دمدمیه ی روز خوب ی روز بد 

اوایل ازدواجمون عالی بودیم 

ولی کم کم دخالت اطرافیان مارو از هم دور تر کرد 

آخرین دعوای وحشتناکمون درس روز عید بود  از اون روز من ی روز خوش ندیدم هی دعوا بزرگتر شد و بزرگتر 

تا اینکه برای چن روز خونمو ترک کردم چون آزارایی ک یهم داد قابل تحمل نبود 


خب

تو منو انتخاب کردی❤                                                  انتخاب کردی که مامانت باشم ، خونه کوچیک و آرومم رو، دل تنها و مهربونم رو دیدی دلت خواست من همدمت باشم.پسر کوچولوی قشنگم💕                                                                 اگر نخونی و ندونی زود خام میشی     سرتو بالا نگه دار نکنه رام شی                                           دشمن جهل و جاهلم⚠️⛔️

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



بخدا زندگی همه با دخالتای بقیه خراب میشه فقط. 

چقد درگیر حواشی زندگی هستیم، دلیل زندگیمونو گم کردیم، هدف هامون رو گم کردیم، یادمون میره عزیزانی مثه بچه هامون مثه مادر❣ خونواده داریم! ک سلامتی شون خیلی واجبتر از تغییر دکوراسیون خونمونه! حال دلشون، اینکه با محبت باهاشون حرف بزنیم ! خیلی واجبتر از حرص خوردن و غیبت ما از جاری و خواهرشوهر و فلانه!  کاش یکم بیشتر حواسمون ب کارامون باشه❤



ولی بعد چن روز با اصرار خودش برگشتم خونم چون گف درس میشم خوب میشم هرچی بگی میشم 

صبح فردای روزی ک بزگشتم خونم صب ساعت ۸ یهو از خواب پریدم انگار یکی بهم گف بلن شو گوشی شوهرتو بگرد 

بچه ها من اصلا ابدا گوشی شوهرمو نمیگردم هیچوقت چون اعتماد کامل داشتم فک میکردم هرچقدم بد باشه خیانتکار نیس 


نگم براتون توی سطل زباله گوشیش چ پیامایی ک ندیدم هنوزم یادم میاد دستو پام میلرزه ولی اونروز انگار مات موندم ختی گریمم نیومد همینطوری خشک روی مبل افتاده بودم اصلا نمیدونستم از کجا شرو کنم اصلا چ غلطی

متن پیام در مورد رابطه گروهی شوهرم با ی خانوم بودن .‌۳ تا مرد با ی زن ..از حرفای چندش زنه میگذرم نمیتونم بگم چقددددددر شکستم چقدرررررر داغون شدم خدا سر هیچکس نیاره

بخدا زندگی همه با دخالتای بقیه خراب میشه فقط. 

دقیقا فقط دخالت های خانوادها 

متاسفانه جونا بی تجربه

بزرگا هم که دیگه بزرگی کردن بلد نیستن فقط آتیش بیار معرکه هستن

آن کس که بدم گفت / بدی سیرت اوست / آن کس که مرا گفت نکو / خود نیکوست / حال متکلم از کلامش پیداست / از کوزه همان تراود که در اوست
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز