یاد خاطره تلخی افتادم سالها پیش داداشم با دوستش میخواستن برن دربند .مامانم اجازه نمیداد گفت اگر مامان دوستت بزاره منم میزارم چون فکر نمیکرد مامان پسره بزاره اتفاقا مامان اون اجازه داد و اینا رفتن و متاسفانه دوست داداشم از کوه پرت شد پایین و در جا فوت کرد.😔
اگه بچه اونم این سنی داشتم نمی فرستادم
ساده ترینش اینکه خدایی نکرده تصادف کنن. ریسکه
دخترم تقریبا ۱۲ ساله هست
به هیچ عنوان اینکار رو‌نمیکردم
با دوست صمیمیش خانوادگی رفت و امد داریم ولی تنها هرگز نمیذارم
من تحت هیچ شرایطی اجازه نمیدم
الان این فرصت خوب زندگیه ؟ رو چه معیاری ؟ با این سن کم دختر هر جا میره باید پدر مادر همراهش باشن ، رفتن با دوست اونم خارج از شهر و خونه ی یکی دیگه ، همه ی اینا مسئولیته ، خیلی کار اشتباهیه
ببین کافه ای شهر بازی ای و خونه دوست مورد اعتماد باشه میفرستم
اما کوه نه واقعیتش
مخصوصا خونه غریبه
من دخترم 13 سالش اولین بار یه شب بدون خودم خونه داداشم گذاشتم بمونه تاصبح خواب نرفتم هزاران فکر کردم که اتفاقی میفته بعد شما میگید دوست
نه...اون خانواده هم اشتباه می کنند که مسئولیت بچه یک نفر دیگه را به خصوص در سفر قبول می کنند...
تو این زمونه آدم ب دوتا چشمشم نمیتونه اعتماد کنه اونوقت دختر بسپاری دست کسی
خواهرم اینا میخوان برن مسافرت
پسرش گفته باید رضا هم بیاد
رضا پسر اون خواهرم هستن
خواهرم و شـوهرش اجازه نمیدن
با اینکه همشون ازطلا هم پاکترن
خواهر زاده هام 17ساله ان
