اولا چرا با ایشون ازدواج کردی؟
دوما مگه شهر غریبی؟چرا خونه اشنا و فامیا و خانوادت نمیری؟چرا با دوستات بیرون نمیری؟
تحصیلاتتون چقدره؟درس بخون. شاغل شو و روی پای خودت بایست
بزار بفهمه محتاجش نیستی کنه نیستی فقط علاقه مندی بهش البته فعلا برای خودت اولویت داری به خودت برس و باهاش صریح صحبت کن بدون غر زدن تا تکلیفت روشن بشه
نگو مادرت فلان بچه ننه بگو من نیاز دارم به اینا و تو قول اینا را دادی و از مرد من بدقولی بر نمیاد اگر دیدی بدخلقی میکنه بگو اکی انگار انتخابم اشتباه بوده و تو قدر عشق منو نمیفهمی
برای خودت ارزش قائل باش روی پای خودت بایست تا همه بخوان بدستت بیارن