من نمیدونم رویاس یا چیه اعتقاد خاصیم ندارم
فقط یبار خواب دیدم ی خانم ب من گفت داداشم دعوتت کرده ناهار صورتشم ندیدم صداشم زود یادم رفت...
بیدار شدم بصورت کاملا اتفاقی مجبور شدم برم مشهد از هواپیما ک پیاده میشدم جلو درش ی کارت دادت گفتن مهمان حضرت هستین همچین جیزی...
بعد مادرشوهرم گفت این کارتا تعدادش محدوده و کم پیش میاد بدن