پسرمنم دوسالو دوماهشه
کامل حرف میزنه
دیروز بابام بااون یکی ماشینش بود ب بابام میگف باباجون ماشین قبلیو فروختی
دراین حد ک درک از فروختن و تغییرماشین روداره
و اینکه خیلی اذیتم میکنه ب زور غذا بهش میدم میپره سرکلم ولی ترسوعه مثلا ازصدای سگ توخیابون درحالی ک ماخونه ایم میترسه ازصدای نون خشکی میترسه🤒
سراین غذاش خیلی اذیت میشم دوساعت کل خونه رو دنبالش میکنم ی زره غذا بخوره و اصل کاری این ک هنوز ازشیرنتونستم بگیرم و فقط وابسته سینمه😭