من از دست کارای شوهرم خسته شدم چند وقت یبار یجوری به پوچی میرسه انگار بیچاره ترین ادم روی زمینه
دلش میخواد پولدار باشه ولی زندگیمون خیلی معمولیه من خداروشکر میکنم تو این وضعیت همین سقف بالا سرمه ولی اون هیچ وقت برای هیچی تو زندگیش خداروشکر نکرد
میگم میزنه ب سرش در حدی ک دیروز سوار ماشین شده همینجوری رفته تا رسیده ی شهر دیگه 😐 بزور اوردمش خونه کلی سیگار کشیده کلی غر الکی زده
این کاراش باعث شده خوب کار نکنه چون توقعش زیاده و اصلا انگار ن انگار واسه کسی کار میکنه یوقت سر کار نره اصلا خبر نمیده بهشون میگه به اونا ربطی نداره 😐
خسته شدم ...