اعتیاد به شیشه و هروئین
دست بزن در حد مرگ
بیکار و علاف
بد دهن
شبها خونه نمیومد
به شدت رفیق باز
به شدت دروغگو
لاف زن
ش
خیلی خیلی شلخته
بی عار
بی آبرو
خانواده ی درست و درمون نداشت
سابقه ی زندان داشت که من بی خبر بودم
این اواخر دزدی
فوش رکیک به پدرم داد
مادرمو از خونه بیرون کرد
به برادرم حمله کرد
آخرم مامانمو سکته داد و مامانم به رحمت خدا رفت
یه ساله جدا از هم زندگی می کنیم دارم جدا میشم و خوش حالم از دستش خلاص شدم