هیچ وقت اینجوری نبودماا
امروز تولد دوست داداشم بود و داداشم اینا براش کیک گرفته بودن و رفتن ولی تولد من هیچکس یادش نبود آخرش که روز تولدم دیدن باهاشون قهر کردم کارت من دستشون بود با کارت خودم برام کیک گرفتن در حالیکه من واسع هیچ کدومشون کم نزاشته بودم حتی نیاز داشتن به خاطرشون طلاهامو فروختم
الانم که مثلا واسه منم کیک آورده بودن در ظرف رو باز نکرده گفتن واسه فلانی که برادر زادم باشه هم نگه دار یعنی انگار آب جوش ریختن سرم میدونن دوست ندارم چیزی کع مثلا برا من آوردن با کسی تقسیم کنم اون کیک خوردم نمیخوردم خیلی خوب بود