انتقال جنین های ۱۴۰۲

نه والا هنوز هیچی.اون شب رفتم برای خودم لباس گرم بخرم خیلیییی کمرم درد گرفت میترسم فعلا.نهایت مامانم بخره دیگه

منم مامانم ی سری چیزا گرفته برام 

خودم ک تو این مدت هیچ جا نرفتم 

خودمو حبس کردم تو خونه تا این چند ماه بخیر بگذره

باوز میکنی انقد میل ب غذام صفره، هنوز هیچی نخوردم، ناشتام... خدا به داد بچه تو شکمم برسه 

مامان قشنگوووو الان باید یاد بگیریم دیگه نمی‌تونیم خودخواه باشیم...نمی‌تونیم بگیم حوصله نداریم یا بگیم ولش کن نمی‌خواهیم...ما الان مسولیت یک موجود رو بر عهده داریم که از خودمون مهم تره...موجودی که فکر می‌کنه تو خداشی...پس پاشو براش شعر بخون.غذای خوشمزه بخور.همونجور که دوس داری خدا خواست داشته باشه ،هواش داشته باش...به موقعش روزای خیلیییی قشنگی باهاش میگذرونی...الان هم چیزای خوشمزه و خنک بخور برات لگد بزنه لذت ببر

نمیدونم چرا حال افسرده و پریشون گرفتم 

بخدا از غذا خوردن بیزار شدم 

اصلا حالم رو براه نمیشه😪تکلیفم با خودم معلوم نیست

چون همش خونه ای.ی شب با شوهرت برو ی بستنی بخور ی هوایی بخور .افسردگی عادیه منم دیروز کلی گریه کردم اما انگیزه بده ب خودت .ی پرنسس مو طلایی زبون شیرین تو شکمته

فقط دوست دارم سه ماه دیگه زود تموم شه 

زندگیم خیلی مختل شده مارپله... شوهرم دیروز بهم پیام داده که دلم برای زندگی و روزمرگی مون تنگ شده 

راس میگه ...ما هم از انتقال قبل و سقط و این یکی حدود یک سال و نیم کامل تفریح و زندگی زناشویی مون ریخته به هم ولی طاقت بیار درست میشه.یعنی امیدوارم

بهارچیشد زایمان کرد؟؟؟

ایشالا فارغ شدیم، زندگی مون برگرده به روال قبل. 

راستی قصد همین ی بچه رو داری؟ 

ایشالله .من که از کمر درد و پا درد تا الان خوابم نبرده .خیلی عصبی و کلافم.شوهرم که میگه توبه.ولی ایقد استرس این بارداری بالاس فقط به روز ها فک میکنم هنوز ب مرحله فکر بچه بعدی نیوفتادم.ولی واقعا ای وی آف سخته.فکرشم نمی‌کردم.سرویس شدیم.کاش خدا طبیعی بده

منم هر شب تا سه و چهار صبح بیدارم 

خدایی دوران بارداری سخته... مراحل ای وی اف سخته 

خدا خودش کمک کنه 

ایشالله بهتریییین بشه برامون.راسی حدودا سیسمونی بدون تخت کمد نمی‌دونید چنده؟؟ 

والا نمیدونم 

ما که رسم داریم سیسمونی رو بابام بخره برام 

فعلا لباساشو خریدن برام. تخت و کمد و کالکسه و اینا گفتم یک ماه مونده ب زایمان بخرن

اره مام همینجور.قراره مامان بخره فقط میخواستم ببینم چند میشه.شوهرم میگه توقعت بیار پایین که اونا خیلی تو زحمت میوفتن.از طرفی خونه ما یک خوابه.برای همین خیلی وسایل نمیخوام

اره خونه مام یک خوابه 

وسیله های بچه خیلی گرونن متاسفانه... 

من امروز رفتم چکاب شدم، خدارو شکر قند هم ندارم 

همه چی خوب بود