دوست پسرم هر حرفی میزنه رو باور نمیکنم
ی ماه التماس که من میخامت ب بهانه های مختلفی می اومد در خونه و پیام میداد که من دوست دارم هر کاری میکنم بخاطرت و منم گفتم ثابت کن ی ماه گذشت و من چون بار اول شکست خورده بودم کلی شرط و... گذاشتم بعد از چند وقت همو دیدیم
دسم رو گرفت بغلم کرد در گوشم گفت مرسی که منو ب آرزوم رسوندی
ولی من اصلا خیلی عادی حتی دریغ از ی لبخند یا واکنش هیچی ولی اون چشماش پر اشک شد
خیلی سردم باهاش
اون هم برا بار اول شکست خورده و دختره خیانت کرده
ولی فراموش کرده
هس میکنم دوسم نداره بهش هم گفتم اینم جوابش
من :امیر عشق ما دروغه تو منو دوست نداری
امیر :چرا
امیر:من جونم برات میدم بعد مگی دوستم نداری
امیر:به چی دوباره شک کردی؟
من :ب هیچی
امیر:پس چرا ای حرف ادم ناراحت مکنی
من:فکر میکنم ت اومدی با من که اونو فراموش کنی
امیر:نه از این فکرا نکن چون خیلی وقت فراموش کردم اسمش یادم نیست
من : منظورم این بود که رابطه ما ته ندارع
من:دوس داشتن نیس هوسه
امیر:کی گفتع من قسم خوردم رسیدن دست به هرکاری بزنم
امیر:ولی اون لاشی بوده من که نیستم
امیر:نه بقران انقدر عاشقت شدم که تا زندام همش فکر اینه که بتونم خوشبخت کنم
امیر:من مثل بابات مراقبتم😂😉
امیر:اوم مه حتی بیشتر از بابات مراقبتم